تبیین شیوههای تربیتی امام رضا (ع) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفهی رضویه
یکی از مهمترین وظایف ائمه اطهار (علیهم السلام) ترویج معارف دین اسلام، بستر سازی برای تعمیق این معارف و تربیت جامعهی اسلامی برای نیل به کمال و سعادت است. بیشک این راهبرد از طریق اقدامهای متعددی انجام میشده که
نویسندگان:
محمد جانیپور (1) - علی سروری مجد (2)
از امام رضا (علیه السلام) احادیث و روایتهای متعددی نقل شده که بخشی از آنها، ادعیهای است که برای رفع حوائج مردم و دفع بلایای ارضی و سمائی به جامعهی اسلامی آموزش دادهاند. این ادعیه در کتابی با عنوان الصحیفة الرضویة الجامعة توسط موحد ابطحی اصفهانی جمعآوری شده است (ر.ک: موحد ابطحی، 1378: 211-150).
این مقاله قصد دارد تا با بررسی مضامین این ادعیهی گهربار به روش تحلیل محتوا، ابتدا یک جمعبندی کلی از فضای حاکم بر این ادعیه ارائه کرده و سپس به تجزیه و تحلیل الگوهای تربیتی آن امام همام (علیه السلام) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی از طریق ترویج ادعیه به مناسبتهای مختلف در جامعهی اسلامی بپردازد.
کاربرد عملی این بررسی نیز آن است که چون ادعیهی امام رضا (علیه السلام)، گفتارهای فردی عادی نبوده و از امام معصوم (علیه السلام) صادر شده و کلام ایشان در واقع تبیین کنندهی سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و تفسیر آیات قرآن کریم است، لذا میتوان از تحلیل محتوای آنها به مبانی و اصولی دست یافت که راهگشای جامعهی اسلامی برای نیل به سعادت و کمال بوده و شیوههای نوینی را در عرصهی تعلیم و تربیت فراروی متخصصان قرار میدهد.
نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، علت برگزیدن روش تحلیل محتوا برای کشف الگوهای تربیتی به کار رفته در ادعیهی رضویه است. در حقیقت یکی از ویژگیهای سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان حاملان حقیقی دین و مخاطبان اصلی قرآن کریم (3)، این است که کلام ایشان دارای ظاهر و باطن بوده و گاه ممکن است این بواطن تا چندین لایهی درونی ادامه داشته باشد. لذا به نظر میرسد یکی از روشهای تحقیق مناسب و علمی برای کشف لایههای درونی ظواهر و بواطن آیات قرآن و سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام)، استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی باشد. یکی از قابلیتهای روش مذکور این است که مفاهیم، مضامین و مقولههای به دست آمده در خلال جداول تحلیل محتوا را به صورت ساختاری بسط داده، طبقهبندی کرده و در قالب جدول، نمودار و مدل ارائه دهد. باید گفت که این روش در فضای رشتههای حوزهی علوم انسانی و به ویژه رشتهی الهیات که با بسط تفصیلی دانش مواجه هستند، بسیار اثرگذار و کاربردی است.
سبک زندگی به عنوان تجلی عینی اندیشهها و عقاید، تأثیر فراوانی نیز بر عقاید و اندیشهها و به خصوص صفات انسانی دارد و از این رو شکلگیری خلق و خو و نگرشها عموماً متأثر از سبک زندگی است (هندی و دیگران، 1383: 228).
برخی، سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزشهای بنیادی یا به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ موجود و شناساندن آن به دیگران تعریف کرده و برخی دیگر آن را به کلیّت زندگی و همهی فرایندهای عمومی و خصوصی آن تطبیق دادهاند (Adler, 1956: 32).
در این میان آنچه اهمیت پرداختن به سبک زندگی را در پژوهشهای اجتماعی و اعتقادی مهم میسازد، نتایج ناشی از انتخاب سبکهای مختلف برای زندگی است که در مواردی منجر به ظهور و بروز بسیاری از آسیبهای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در سطح جوامع شده و در مواردی دیگر رشد و پیشرفتهای علمی، اقتصادی و فرهنگی را برای آنها به ارمغان میآورد.
آنچه اندیشمندان مسلمان را به تأمل و تعقل در سبک زندگی اسلامی واداشته، تأثیر سوء و زیانباری است که جوامع اسلامی در قرون اخیر از تمدن و فرهنگ کشورهای غربی که از سبک زندگی غیراسلامی تبعیت میکنند، متحمل شدهاند. در طی سالیان گذشته شاهد آن بودهایم که به گونهای لجام گسیخته و ناهنجار، بعضاً برخی از عناصر و مؤلفههای سبک زندگی غربی در میان جوامع اسلامی منتشر شده و در مواردی زمینهی انحراف جوامع را فراهم آورده است که ضرورت پرداختن بیشتر به چنین پژوهشهایی را نشان میدهد.
در آثار چاپین (1935) و اسول (1940) نیز بر مواردی همچون محل سکونت و وسایل خانه تأکید شده و کلاکهون (1958) نیز بیشتر بر رفتارهای شخصی و نحوهی استفاده از مواهب طبیعی در زندگی اشاره کرده است (رک: مهدوی کنی، 1387: 230-199).
با این حال در یک جمعبندی کلی از آثار و مؤلفههای ارائه شده در مورد شاخصههای سبک زندگی از منظر اندیشمندان غربی باید گفت که اکثر موارد اشاره شده، تنها در حوزهی فردی یا بخشهایی از مسائل اجتماعی بوده و رویکردی کامل و جامع در زمینهی نیازها و اقتضائات نوع بشری را ندارند. به عنوان مثال در موارد مطرح شده توسط این اندیشمندان به مؤلفههای زیر اشاره شده است:
نوع اعتقاد و بینش فرد؛
نوع اندیشه و منطق حاکم بر اعمال فرد؛
نوع گرایش و روابط انسانی فرد در خانه و جامعه؛
نوع احساسها و روابط عاطفی فرد در خانه و جامعه؛
کیفیت تأمین نیازهای ثانویهی فرد در محیطهای مختلف؛
توجه به دوران قبل و بعد از حیات فرد در دنیا؛
توجه به جایگاه دین در زندگی فرد؛
توجه به جایگاه اراده در شکل گیری سبک زندگی؛
توجه به کیفیت اعمال فرد در فرایند سبک زندگی.
بدیهی است نظریهپردازانی که در آغاز قرن بیستم از اصطلاح «سبک زندگی» استفاده کردند، مؤلفههای آن را با رویکرد انسانمحوری، منفعتطلبی و مصرفگرایی تنظیم و تدوین کردند، لذا شایسته است به منظور تبیین مفهوم سبک زندگی در هر جامعهای، مطالعات مستقلی با توجه به فرهنگ و اعتقاد آن جامعه انجام شده و برای استخراج عناصر و مؤلفههای سبک زندگی در آن جامعه، رویکردهایی جامع، آیندهنگرانه و فرااجتماعی نیز مدنظر قرار گیرند. بنابراین لازم است مفهوم و مؤلفههای سبک زندگی در مطالعات و تحقیقات علمی توسعه یافته و با استفاده از رویکردهای دینی - مذهبی، مطالعات جدیدی در این حوزه صورت گیرد.
یکی از امتیازهای خاص سبک زندگی اسلامی آن است که در آن به همهی عوامل و عناصر فردی، اجتماعی، عاطفی، اعتقادی، اقتصادی و ... زندگی یک فرد توجه کرده و تلاش دارد تا به صورت آییننامه و دستوری کامل و جامع در همهی زمینهها و بدون ایجاد هیچگونه ابهام و نقصی، زندگی یک فرد را از پیش از تولد تا بعد از حیات، برنامهریزی و هدایت کند. این مطلب بدان معناست که سبک زندگی اسلامی پیوستاری بزرگ است که دارای مراتب مختلفی با توجه به سطح نگرشها، بینشها و قابلیتهای افراد دارد.
لذا هر چه قابلیت و توانایی افراد در برخورداری و فهم معارف دینی گسترش یافته، سطح سبک زندگی آنان ترقّی پیدا میکند و کاهش این سطح بیانگر نداشتن توانایی فرد در فهم معارف و برخورداری از مواهب این نعمت بزرگ است. (4) از همین روی است که در قرآن کریم افراد جامعهی ایمانی، مرتب به افزایش ابعاد ایمانی امر شده (5) و در تعریف منافقان نیز مسئلهی نزدیکی و دوری آنان به کفر و ایمان مطرح شده است. (6)
در ادامهی مقاله، به منظور تبیین آنچه به عنوان مزایای سبک زندگی اسلامی گفته شد، به صورت موردی به مطالعهی ادعیهی رضویه پرداخته و تلاش شده از خلال بررسی مضامین مطرح در این ادعیه، شیوههای تربیتی به کار رفته توسط امام رضا (علیه السلام) برای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه شناسایی و معرفی شوند.
کتابهای آسمانی به همراه پیامبران الهی نیز بدینمنظور نازل شدهاند، چنان که میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَة ...» (جمعه /2) و «بُعِثتُ لاتمّم مکارمَ الاخلاق» (کلینی، 1377 ق: 6).
پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، جانشینان پاک و معصومش همواره پرچمدار راه هدایت و تربیت انسان بوده و بدینمنظور از الگوها و روشهای تربیتی مختلفی استفاده کرده اند. به منظور فهم و درک ماهیت روشهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان، در ابتدا لازم است با تعاریف کلی این روشها آشنا شد.
اما در خصوص روشهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) اگرچه پژوهشهای گستردهای صورت گرفته، اما به نظر میرسد در خصوص ابزار تبلیغی و فرهنگی «دعا» و کارکردهای آن در حوزهی تربیت، پژوهش گستردهای صورت نگرفته و همچنان این روش را در حوزهی مکتبهای تربیتی وارد نکردهاند.
باید گفت که زبان ادعیه دربردارندهی حاصل تمامی این مشربها و روشهاست، چرا که در دعا، هم به نتیجهی اخروی و ثواب و عقاب مترتب بر اخلاق و رفتار اشاره شده و هم به عنصر محبت، انس با خدا، توجه به معرفت نفس و عرفان الهی و نیز به حُسن و قبح افعال و همچنین به آثار اجتماعی و نتایج بار آمده از آن در زندگی دنیا، توجه میشود و با این ترکیب، سالک را با قدرتی تمام، به سوی فضیلتها سوق داده و از پلیدیها دور نگه میدارد.
امام خمینی (رحمه الله) به عنوان ادامه دهندهی راه و منهج تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعهی اسلامی، از دعا به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای مؤثر در ایجاد تغییر و تحول در انسان یاد کرده و میفرماید: «هر چه مسائل بخواهید در این ادعیه هست. زبان ادعیه با زبان عادیای که احکام میخواهند بگویند، دوتاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دوتاست. با زبان عرفان علمی هم دو تاست. یک زبان دیگری است، مافوق اینها ... زبان اثرگذار و متحول کنندهای است» (1378، ج19: 211).
بر این اساس میتوان روش دعا را «منهج اسلامی» نامگذاری کرد که تلاش دارد با زبانی خاص و اثرگذار و در عین حال ملموس و عینی به تربیت انسان پرداخته و از این رهگذر سبک زندگی اسلامی را در جامعه نهادینه کند که تجلّی عینی آن در ادعیه منقول از امامان معصوم (علیهم السلام) متبلور است.
در ادامه به منظور اثبات ادعای خود، به تحلیل محتوای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) پرداخته شده و از خلال نتایج به دست آمده، الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان در این روش تربیتی را معرفی خواهیم کرد.
برای بررسی محتوای آشکار پیامهای موجود در یک متن میتوان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار پیامها به طور نظاممند و کمّی توصیف میشود.
از این رو این روش را میتوان روش تبدیل دادههای کیفی به دادههای کمّی قلمداد کرد. تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ به سؤالهایی دربارهی محتوای یک پیام است (کریپندورف، 1378: 36).
تحلیل محتوا معمولترین روش تجزیه و تحلیل دادههای کیفی است و علیرغم شباهتهای کاربردی، از مبنای تحلیلی متفاوتی برخوردار است. مهارتهای لازم برای انجام چنین تحقیق کیفی عبارتاند از: فاصله گرفتن از موضوع و تجزیه و تحلیل انتقادی شرایط، تشخیص پیش داوری و اجتناب از آنها، کسب اطلاعات معتبر و قابل اعتماد و تفکر انتزاعی (استراوس و کوربین، 1384: 18).
تحلیل محتوا را گاهی فن «پرسشنامهی معکوس» (7) نیز مینامند. پرسشنامه نامعلوم است و هدف به طور تلویحاً یافتن این پرسشنامه بر اساس پاسخهایی است که پیشاپیش طی خبرها، مقالهها و داستانها داده شده یا به عبارتی در این روش، اسناد گفتاری چنان تحلیل میشوند که گویی جواب سؤالهای پرسشنامه هستند (فیروزان، 1360: 211).
برای انجام این بررسی، پس از مطالعهی انواع فنون روش تحلیل محتوا که در منابع مختلف پیرامون آن بحث شده است، فن تحلیل محتوای مضمونی بر مبنای واحد جمله به صورت کمّی و کیفی انتخاب شده و بر اساس آن جداول تحلیل محتوا تشکیل شده و سپس قالبهای بیانی، جهتگیریها و نقاط تمرکز جملههای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده است. به عبارت دیگر فرایند روش انجام این بررسی به شرح ذیل است:
احصاء و نگارش ادعیهی رضویه در جداول تحلیل محتوا؛
تقطیع جملههای ادعیه بر مبنای قالبهای بیانی استفاده شده؛
استخراج قالب بیانی هر کدام از جملههای ادعیه؛
استخراج جهتگیری اصلی هر کدام از جملههای ادعیه؛
استخراج نقاط تمرکز هر کدام از جملههای ادعیه؛
کدگذاری مضامین استخراج شده؛
دستهبندی قالبهای بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دستهبندی جهتگیریهای ثبت شده در ذیل هر یک از قالبهای بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دستهبندی نقاط تمرکز ثبت شده در ذیل هر یک از جهتگیریها به منظور استخراج نمودارهای آماری؛
کشف تحلیلهای کیفی و ارائهی نظریه بر اساس نتایج بررسی؛
جامعهی آماری تعداد 104 دعای موجود در کتاب صحیفهی رضویه است و مراحل 1 تا 6 این بررسی نیز در جداول تحلیل محتوا و در نرم افزار Excel انجام شده که نمونهی آن بدینصورت است:
جدول 1. نمونهی جدول تحلیل محتوا
ردیف متن دعا قالب بیانی جهتگیری نقطه ی تمرکز کدگذاری
از آنجا که در این مقاله به علت محدودیت، امکان درج همهی جداول وجود ندارد، لذا تنها به ذکر نتایج حاصل از تحلیل محتوای جداول اکتفا میشود.
در این مقاله به منظور تحلیل محتوای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) ابتدا به تحلیل و استخراج قالبهای بیانی یا مقولههای به کار رفته در این ادعیه پرداخته شده است. نمودار استخراج شده از سنجش فراوانی این قالبها بیانگر این مطلب مهم است که آن امام بزرگوار برای بیان مطالب خود از چه قالبهای بیانی بیشترین و کمترین استفاده را بردند و چه قالبهای بیانی نیز در کلام خود ایجاد کردند (برای آشنایی با تعاریف قالبهای بیانی رک: جانیپور، 1391: 114-109).
نمودار 1. سنجش فراوانی قالبهای بیانی ادعیهی رضویه
یکی از نکات مهم و قابل توجه در تحلیل محتوای ادعیهی رضویه، فراوانی قالب بیانی «تجلیل» نسبت به دیگر قالبهای بیانی است. منظور از تجلیل، عبارتهایی است که در آن، فرد به همراهی یا دوستی با شخصی یا پیروی از مذهب و مسلکی افتخار میکند و آن را بزرگ میشمرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاهده میشود که گوینده یا نویسنده در ابتدای کلام خود به تعدادی از افراد و گروهها درود و سلام فرستاده و با احترام از ایشان یاد میکند.
در حقیقت باید گفت که تجلیل از این مقامات و افراد، بعضاً به خاطر جایگاه آن شخصیت یا گروه و اهمیت آن در منویّات متکلم است. در برخی موارد، گویندهی کلام قصد دارد تا با اشاره به آن مقام و جایگاه، آن فرد را به عنوان الگو و اسوه معرفی کند. این مطلب به ویژه در مواقعی که برخی اوصاف و ویژگیهای آن فرد نیز بیان میشود، جلوهی بیشتری پیدا میکند (یاوری و جانیپور، 1388: 96-78).
منظور از قالب بیانی توصیف نیز، هرگونه مطلب تفصیلی است که به بیان برخی ویژگیها و مشخصات چیزی یا کسی در متن اشاره دارد. توصیف گاه صرفاً بیانگر یک گزارهی خبری و گاهی نشان دهندهی اشتیاق و علاقهمندی متکلم به موضوع، پدیده یا فردی خاص است. در تفاوت بین جملههای توصیفی و تجلیل باید به این نکته توجه داشت که جملههای توصیفی هیچ بار ارزشی ندارند و طی آن صِرفاً وصف یک شیء یا واقعه بیان میشود اما در تجلیل، نکوداشت صورت میگیرد. در توصیف، ضرورتاً مطلوبیت وجود ندارد؛ اما در تجلیل، مطلوبیت وجود دارد نگاه توصیف، کاملاً خنثی است؛ اما نگاه تجلیل، مثبت دارد. توصیف ممکن است مثبت یا منفی باشد؛ اما تجلیل فقط مثبت است (همان).
نمودار 2. سنجش فراوانی تجلیلهای ادعیهی رضویه
تعجب از کثرت تجلیلهای صورت گرفته در این متون از آن جهت مهم است که متن تجزیه و تحلیل شده «دعا» بوده و انتظار نیز آن است که در این متون، قالبهای بیانی دعا، مناجات و درخواست بیشتر باشد، اما به نظر میرسد امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از این ابزار تبلیغاتی (دعا) که از صدر اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شده و در طول تاریخ توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) ادامه یافته و به ویژه در زمان امام سجاد (علیه السلام) به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تبلیغاتی مورد استفاده بوده است، اهداف و مقاصد خاص خود را به جامعهی اسلامی انتقال دهند.
نمودار (2) که به سنجش فراوانی تجلیلهای صورت گرفته در ادعیهی امام رضا (علیه السلام) میپردازد، بیانگر آن است که آن امام همام تلاش دارند تا در این متون، بیش از آنکه به رفع حوائج مردم پرداخته و متونی را صرفاً برای برآورده شدن حاجتهای مادی و معنوی به مردم آموزش دهند، نقش و جایگاه اهل بیت (علیهم السلام)، دین اسلام و قرآن کریم را به مردم جامعه گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم سازند که همهی برکتها و خیرات موجود به واسطهی حضور این افراد و موارد است و همهی نواقص و کمبودها نیز با واسطهی توجه به این افراد و موارد برطرف میشود.
نکتهی جالب آن است که در بسیاری از ادعیههای صادره از امام رضا (علیه السلام) مشاهده میشود که پیش از بیان هرگونه مطلب و درخواستی، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به تجلیل اشاره شده و در برخی موارد به صراحت از آنان نام برده شده است (به عنوان مثال ر.ک: ادعیهی شمارهی 4، 8، 9، 10، 11، 18 و ...).
در موارد متعددی نیز به جایگلاه والای اهل بیت (علیهم السلام) در نظام خلقت و همچنین جایگاهشان در نزد خداوند و اینکه همهی امور هستی در دست اهل بیت (علیهم السلام) است، اشاره شده و بدینوسیله تلاش شده تا جامعهی اسلامی از خلال قرائت این دعاها در مناسبتهای زمانی و مکانی مختلف و در هنگام وقوع حوادث و مشکلات متوجه مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت شده و از این طریق به آنان تقرّب جویند (به عنوان مثال رک: ادعیهی شمارهی 21، 23، 32 و ...).
به عنوان نمونه میتوان به بخشی از دعای شمارهی 21 اشاره کرد که در آن به تجلیل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته و میفرمایند:
وَ أنَّ عَلِیّاً أمِیرُالمُؤمِنِینَ سَیِّدُ الأوصِیَاءِ وَ وَارِثُ عِلمِ الأنبیاءِ عَلَمُ الدِّینِ وَ مُبِیرُ المُشرِکینَ وَ مُمَیِّزُ المُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ المَارِقینَ إِمَامِی وَ حُجَّتِی وَ عُروَتِی و صِرَاطِی وَ دَلِیلِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَن لَا أثِقُ بِأعمَالِی وَ لَو زکَت وَ لَا أرَاهَا مُنجَیِةً لِی وَ لَو صَلَحَت إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الاِئتِمَامِ بِهِ وَ الإقرَارِ بِفَضَائِلِهِ وَ القَبُولِ مِن حَمَلَتِهَا وَ التَّسلیمِ لِرُوَاتِهَا وَ أقِرُّ بِأوصِیَائِهِ مِن أبنَائِهِ أئِمَّةً وَ حُجَجاً وَ أدِلَّةً وَ سُرُجاً وَ أعلَاماً وَ مَنَاراً وَ سَادَةً وَ أبرارَاً.
مشخص است که استفاده از این قالب بیانی و الفاظ و عبارتهای تجلیلی، با هدف معرفی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان الگوهای مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.
توضیح نمودار 3. سنجش فراوانی توصیفهای ادعیهی رضویه
به عبارت دیگر در ادعیهی رضویه موارد متعددی از عبارتها و جملهها وجود دارد که بر تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای تعالی اشاره دارد. مثلاً در رابطه با تسبیح خداوند میفرمایند: «سُبحَانَ اللهِ، وَ الحَمدُلِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ اکبَر» (دعای 3)، «سُبحَانَ اللهِ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، وَ الحَمدُ لِلَّهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، اللهُ أکبَرُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، لَا حَولَ وَ لَا قُوَّة إِلَّا بِاللهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّه ..» (دعای 4).
در دعای شمارهی 6 نیز به تحمید الهی پرداخته و میفرمایند: «اللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلَی مَرَدِّ نَوَازِلِ البَلَاءِ وَ مُلِمَّاتِ الضَّرَّاءِ ... وَ لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلَی هَنِیءِ عَطَائِکَ ... وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی إِحسَانِکَ الکَثِیرِ ... وَ لَکَ الحَمدُ یَا رَبِّ عَلَی تَثمِیرِکَ قَلِیلَ الشُّکر ...»
در خصوص تهلیل نیز می فرمایند: «لَا ألَهَ إِلَّا اللهُ إِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُ المُبین» (دعای 19)، «یَا مَن لَا شَبیهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ، أنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا انتَ، تُفنِی المَخلُوقِینَ وَ تَبقَی أنتَ، حَلُمتَ عَمَّن عَصَاکَ وَ فِی المَغفِرَة رِضَاک» (دعای 40) و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ رَبُّنَا وَ رَبُّ آبَائِنَا الأوَّلِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إلِهاً واحِداً وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله لَا نَعبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ - مُخلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُون» (دعای 74).
در خصوص موضوع تکبیر نیز میفرمایند: «اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ علی مَا هَدَانَا، اللهُ أکبَرُ عَلَی ما رَزَقَنَا مِن بَهیمَةِ الأنعَام ..» (دعای 62)، «بِسمِ اللهِ العَظیمِ بِسمِ اللهِ العَظیمِ رَبِّ العَرشِ العَظِیمِ إِلَّا ذَهَبَت وَ انقَرَضَت» (دعای 43).
نکتهی قابل ذکر در این بخش، تلاش ویژهای است که امام رضا (علیه السلام) برای معرفی خداوند و بیان صفات و ویژگیهای او دارند و از آنجا که نمیتوان این عبارتها را در قالبهای چهارگانهی تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر جای داد لذا عنوان «توحید» برای این بخش از توصیفها به عنوان یک اصطلاح ویژه در این مقاله، اختصاص پیدا کرده است.
برخی از این موارد به شرح ذیل است:
«سُبحَانَ خَالِقِ النُّورِ سُُبحانَ خَالِقِ الظُّلمَةِ سُبحَانَ خَالِقِ المِیَاهِ سُبحَانَّ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الأرَضیِنَ سُبحانَ [خَالِقِ] الرِّیَاحِ وَ النَّبَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الحَیَاةِ وَ المَوتِ سُبحَانَ خَالِقِ الثَّرَی وَ الفَلَوَاتِ سُبحَان اللهِ وَ بِحَمدِه» (دعای 2) که به نظر میرسد امام رضا (علیه السلام) در این دعا بیشتر تلاش دارند تا صفت خالقیت خداوند را با ذکر مثالهایی تبیین و معرفی کنند.
همچنین در دعایی دیگر آمده است: «یَا اللهُ یَا وَلِیَ العَافِیَة وَ رَازِقَ العَافِیَةِ وَ المُنعِمَ بِالعَافِیَةِ وَ المَنَّانَ بِالعَافِیَةِ وَ المُتَفَضَّلَ بِالعَافِیَةِ عَلَیَّ وَ عَلَی جَمیِعِ خَلقِکَ رَحمَانَ الدُّنیَا وَ الآخِرَة وَ رَحیِمَهُمَا صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارزُقنَا العَافِیَةََ وَ تَمَامَ العَافِیَةَ فِی شُکرِ العَافِیَةِ فِی الدُّنیا و الآخِرَةِ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِین» (دعای 15) که در آن تلاش دارند تا به معرفی صفاتی دیگر از خداوند متعال بپردازند. همچنین در این رابطه میتوان به ادعیهی شمارهی 23 و 36 نیز اشاره کرد که کاملاً با این رویکرد از آن حضرت صادر شده است.
بررسی موارد فوق نشان میدهد که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند تا با استفاده از ابزار دعا، به معرفی خداوند معال و تبیین صفات وی پرداخته و از این رهگذر جامعهی اسلامی را با اولین اصل از اصول عقاید دین اسلام آشنا کنند که خود مقدمهی آشنایی با دیگر اصول و ضرورتهای دین شده و امری تربیتی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی است.
توضیح نمودار 4. سنجش فراوانی موضوعهای ادعیهی رضوی
بیشتر در تعریف مفهومی دعا گفته شد که دعا، درخواست چیزی از خداوند به نحوی رسمیتر از مناجات است و در عین حال با قالب بیانی «درخواست» نیز متفاوت است، چرا که «دعا» نوعی درخواست عمومی است و «درخواست» یک خواهش و طلب شخصی و فردی (یاوری و جانیپور، 1388: 96-78).
به عنوان مثال آن حضرت برای طلب غفران، در دعای شمارهی 7 میفرمایند: «یَا کَرِیمُ اغفِر لِمَن فِی مَشَارِقِ الأرضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِنَات» که نشان دهندهی آن است که آن حضرت (علیه السلام) این طلب غفران را برای همگان خواستهاند.
آنچه در نمودار (4) نشان داده شده است، فهرستی از موضوعهایی است که امام رضا (علیه السلام) در ادعیهی خود، آنها را برای مردم جامعهی اسلامی از خداوند متعال طلب کردهاند. نکتهی قابل توجه در این فهرست، طلب هلاکت دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و طلب محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام) است. اگرچه در نگاه اول امکان دارد این سؤال پیش آید که به دلیل صدور این ادعیه از طرف امام رضا (علیه السلام) به عنوان یکی از ائمه (علیهم السلام)، این موارد باید در قالب بیانی «درخواست» گنجانده شوند، لکن باید توجه داشت که نوع الفاظ به کار رفته در این ادعیه و فضای غالب بر آن جملهها به گونهای است که هر خواننده و مخاطبی متوجه میشود این الفاظ در قالب بیانی «دعا» به کار رفته و کلامی از زبان همگان و توصیهای برای همگان است و نه شخص خاص.
بدینترتیب باید گفت که آن امام همام تلاش داشتند تا در ضمن صدور ادعیه برای رفع حوائج و مشکلات مردم و همچنین طلب مغفرت، رزق و ... از خداوند متعال، به مقام و جایگاه خاص ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعهی اسلامی نیز اشاره کرده و مردم را نسبت به این امر آگاه سازند تا به ایشان تقرّب جسته و از دشمنان ایشان برائت جویند. این مطلب در منظومهی معارف اسلامی، به اصل «تولّی و تبرّی» معروف بوده و به عنوان یکی از فروع دین اسلام شناخته میشود که در ادعیهی رضویه آموزش داده شده و خود یکی از الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن حضرت است.
به عنوان مثال، امام رضا (علیه السلام) در هنگام دعا، بر این مسئله تأکید دارند که در ابتدا بر پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) صلوات و درود فرستاده شود و سپس با توسل به ایشان و شفیع قرار دادن ایشان، از خداوند طلب حاجت شود. باید گفت که این مسئله در اکثر ادعیهی صادر شده از ایشان وجود داشته و در برخی ادعیه نیز به صراحت بدان دستور دادهاند. به عنوان مثال در دعای شمارهی 32 میفرمایند: «یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ یَا دَائِمُ أتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبیِّ الرَّحمَةِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللهِ إِنِّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی وَ رَبِّ کُلِّ شَیءٍ أن تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أهلِ بَیتِهِ وَ أسألُکَ نَفحَةً کَرِیمَةً مِن نَفَحَاتِکَ وَ فَتحاً یَسیِراً وَ رِزقاً وَاسِعاً» (دعای 32).
رعایت ادب در طلب دعا، دعا برای همگان، اولویتسنجی در دعا، اولویت دعا برای مؤمنین و مؤمنان و مواردی دیگر از این دست، همگی از جمله آداب و قواعد ضمنی استجابت دعا هستند که در ادعیهی رضویه بدان اشاره و آموزش داده شدهاند.
این آداب و سنن نیز به دو صورت در ادعیهی شریفهی رضویه بیان شدهاند:
همچنین در دعای شمارهی 46 نیز مکرر از آیات قرآن استفاده کرده و میفرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُم العُسرَ وَ لِتُکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ وَ إِذا سَألَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَریِبٌ أُجیبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلیَستَجِیبُوا لِی وَ لیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُم یَرشُدُونَ وَ یُهَیِّی لَکُم مِن أمرِکُم مِرفَقاً وَ یُهَیِّیُ لَکُم مِن أمرِکُم رُشداً وَ عَلَی اللهِ قَصدُ السَّبیلِ وَ مِنها جائِرٌ وَ لَو شاءَ لَهَداکُم أجمَعِینَ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ - أوَ لَم یَرَ الَّذیِنَ کَفَرُوا أنَّ السَّماواتِ وَ الأرضَ کانَتا رَتقاً فَقَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍّ أفَلا یُؤمِنُونَ فَانتبذَت بِهِ مَکاناً قَصِیَّا فَأجاءَهَا المَخاضُ إِلی جِذعِ النَّخلَةِ قَالَت یا لَیتَنِی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسیَّا فناداها مِن تَحتِها ألَّا تَحزَنِی قَد جَعَلَ ربُّکِ تَحتَکِ سَریًّا وَ هُزِّی إِلَیکِ بِجذعِ النَّحلَةِ تُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَاشرَبی وَ قَرِّی عَیناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقُولِی إِنَّی نَذَرتُ لِلرَّحمنِ صَوماً فَلَن أکَلِّمَ الیَومَ إِنسیًّا و ...
در دعای شمارهی 90 نیز که در خصوص امر ازدواج است، با اشاره به آیاتی که خداوند در قرآن کریم به واسطهی آنها مردم را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت کرده، تلاش دارند تا امر ازدواج را نوعی اطاعت از دستور الهی تلقی کنند.
به عنوان نمونهای دیگر میتوان به دعای شمارهی 63 اشاره کرد که در آن میفرمایند:
«اللهُمَّ کَمَا سَتَرتَ عَلَیَ مَا لَم أعلَم فَاغفِرلِی مَا تَعلَمُ وَ کَمَا وَسِعَنِی عِلمُکَ فَلیَسَعنِی عَفوُکَ وَ کَمَا بَدَأتَتِی بِالإحسَانِ فَأتِمَّ نِعمَتَکَ بِالغُفرَانِ وَ کَمَا أکرَمتَنِی بِمَعرِفَتِکَ فَاشفَعهَا بِمَغفِرَتِکَ وَ کَمَا عَرَّفتَنِی وَحدَانِیَّتَکَ فَأکرِمنِی بِطَاعَتِکَ [لماعیتک] وَ کَمَا عَصَمتنِی مَا لَم أکُن أعتَصِمُ مِنهُ إِلَّا بِعصِمَتِکَ فَاغفِر لِی مَا لَو شئِتَ عَصَمتَنِی مِنهُ یَا جَوَادُ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الجَلالِ و الإِکرَام.
در این دعا نیز امام (علیه السلام) تلاش دارند تا با بیان اقدامهایی که خداوند آنها را به عنوان وظیفهی خود بیان کرده است، از خداوند طلب انجام برخی امور را کنند.
در حقیقت کارکرد مهم این قالب بیانی، آگاهیبخشی به مخاطبان است، چرا که امکان دارد خوانندهی متن یا مخاطب کلام نسبت به مسئلهای غافل یا جاهل باشد که با طرح سؤال یا تذکر آگاه شده و نسبت به آن مطلب هوشیار میشود. این قالب بیانی معمولاً با عبارتی نظیر بدانید که، آگاه باشید که و ... شروع میشود (جانیپور، 1391: 114-109).
در ادعیهی رضویه، این قالب بیانی تنها به شکل طرح جملههای خبری برای تذکر و با هدف آگاهیبخشی و غفلتزدایی به کار رفته است. این مطلب نیز بخش دیگری از وظایف اختصاصی ائمه اطهار (علیهم السلام) در راستای تربیت انسان است که به عنوان چراغ راهنمای سعادت و پرچمهای هدایت در جهان هستی انجام رسالت میکنند و بدینگونه سبک زندگی اسلامی را نهادینه میسازند.
آنچه در این مقاله از آن به عنوان قالب بیانی «تنبه» تعبیر میشود، جملههایی است که توسط امام رضا (علیه السلام) برای تذکر به مردم و هوشیار کردن آنان جهت تقرّب به خداوند متعال و افزایش آگاهی مردم برای دینداری استعمال شده است. به عنوان نمونه آن حضرت (علیه السلام) در دعای شمارهی 8 میفرمایند:
إِلَهِیَ بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هَیئَةُ لَکَ فَجَهِلُوکَ وَ قَدَّرُوکَ وَ التَّقدیِرُ عَلَی غَیرِ مَا بِهِ شَبَّهُوکَ فَأنا بَرِیءٌ یَا إِلَهِی مِنَ الَّذینَ بِالتَّشبِیهِ طَلَبُوکَ لَیسَ کَمِثلِکَ شَیءٌ وَ لَن یُدرِکُوکَ ظَاهِرُ مَا بِهِم مِن نِعمَتِکَ دَلَّهُم عَلَیکَ لَو عَرَفُوکَ وَ فِی خَلقِکَ یِا إِلَهِی مَندُوحَةُ أن یَتَنَاوَلُوکَ بَل شَبَّهُوکَ بِخَلقِکَ فَمِن ثَمَّ لَم یَعرِفُوکَ وَ اتَّخَذُوا بَعضَ آیاتِکَ ربَّاً فَبِذَلِکَ وَصَفُوکَ فَتَعَالَیتَ یَا إِلَهِی وَ تَقَدَّسَت عَمَّا بِهِ المُشَبِّهُونَ نَعَتُوکَ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوتٍ وَ یَا سَابِقَ کُلِّ فَوتٍ یَا مُحیِیَ العِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ وَ مُنشَئِهَا بَعدَ المَوتِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجعَل لِی مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مَخرَجاً وَ جَمیِعِ المُؤمِنِینَ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیِرٌ.
کاملاً مشخص است که بخش اول این دعا در راستای آگاهسازی مردم به صفات واقعی خداوند متعال و بیان دقیق معارف الهی با هدف غفلتزدایی از جانب آن امام همام صادر شده و تنها در بخش پایانی برای رفع حوائج مؤمنان دعایی ذکر شده است. اینگونه موارد که در ادعیهی رضویه متعدد هستند بیانگر این مطلب است که آن حضرت تلاش دارند تا از هرگونه موقعیت و فرصتی برای تبلیغ معارف دینی و تربیت جامعهی اسلامی استفاده کرده و این خود مقدمهای در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی است.
توضیح نمودار 5. سنجش فراوانی توصیههای ادعیهی رضویه
مهمترین توصیهای که در این ادعیه بدان پرداخته شده، توصیه به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. آن حضرت در ابتدا بیان میکنند که توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، دستور الهی است به عنوان مثال ایشان در دعای شمارهی 18 میفرمایند: «اللَّهُمَّ یا رَبِّ أنتَ عَظَّمتَ حَقَّنَا أهلَ البَیتِ فَتَوسَّلُوا بِنَا کَما أمَرتَ و أَمَّلُوا فَضلَکَ وَ رَحمتَکَ وَ تَوقَّعُوا إحسانَکَ وَ نِعمَتَکَ فَاسِقِهِم سَقیاً نافِعاً عَاماً...» و سپس در ادعیهی دیگری بر توسل به اهل بیت (علیهم السلام) توصیه کرده و به عنوان مثال در دعای شمارهی 21 اینگونه دعا میکنند:
تَوَسَّلتُ بِهِم إِلَیکَ - مُتَقَرِّباً إِلَی رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ثُمَّ عَلَیٍّ أمِیرِ المُؤمِنِینَ وَ الزَّهراءِ سَیِّدةِ نِساءِ العَالَمیِنَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسینِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الحَسَنِ وَ مَن بَعدَهُم یُقیِمُ المَحَجَّةَ إِلَی الحُجَّةِ المَستُورَةِ مِن وُلدِهِ المَرجُوِّ لِلأمَّةِ مِن بَعدِهِ اللَّهُمَّ فَاجعَلَهُم فِی هَذا الیَومِ وَ مَا بَعدَهُ حِصنِی مِنَ المَکَارِهِ ... اللهُمَّ بَتَوَسُّلِی بِهِم إِلَیکَ وَ تَقَرُّبی بِمَحَبَّتِهِم وَ تَحَصُّنِی بِإِمَامَتِهِم افتَح عَلَیَّ فِی هَذا الیَومِ أبوَابَ رِزقِکَ وَ انشُر عَلَیَّ رَحمَتَکَ وَ حَبِّبنِی إِلَی خَلقِکَ وَ جَنِّبنِی بُغضَهُم وَ عَدَاوَتَهُم إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
همچنین میتوان در این رابطه به دعای شمارهی 23 اشاره کرد که بخش سوم آن کاملاً با این رویکرد از آن امام همام صادر شده است و در کتابهای ادعیه به صورت جداگانه تحت عنوان «دعای توسل» از آن یاد میشود.
در رابطه با موضوع توبه و توصیه بدان نیز در دعای شمارهی 21 با حالتی مناجاتگونه به حدیث نفس پرداخته و میفرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ اللَّهُمَّ إنَ ذُنوبِی وَ کَثرَتَها قَد أخلقَت وَجهِی عِندکَ وَ حَجَبَتنِی عَن اِستیِهَال رَحمَتِکَ وَ باعَدَتنِی عَنِ [استیجَارِ] [استنجَازِ] استیجَابِ مَغفرَتِکَ وَ لَو لا تَعَلُّقِی بآلائِکَ وَ تَمَسُّکیِ بالرَّجاءِ لِمَا وَعدتَ أمثالی مِنَ المُسرِفینَ و أشبَاهی مِنَ الخاطئِینَ بِقَولِکَ یا عبادِیَ الذَّینَ أسرفُوا عَلی أَنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إنَّ اللهَ یَغِفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ وَ حَذَّرتَ القَانِطینَ مِن رَحَمتِکَ فَقُلتَ وَ مَن یَقنَطُ مِن رَحمةِ رَبِّهِ الا الضَّالُونَ ثُمَّ نَدبتَنَا بِرَحمِتکَ إلی دُعائِکَ فَقُلتَ ادعُونیِ أستَجِب لَکُم إنَّ الَّذینَ یَستکبِرُونَ عَن عبِادَتِی سَیدخُلُونَ جَهنَّمَ داخِرِین.
البته لازم به ذکر است که منظور آن حضرت از اعتراف به گناه، آموزش و توصیه به توبه بوده و مسلم است که مقام شامخ ائمه اطهار (علیهم السلام) از هرگونه پلیدی و رجسی دور هستند. مشخص است که استفاده از این عبارتها، با هدف طرح الگوی مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.
نتایج حاصل از تحلیل محتوای ادعیهی رضویه نشان میدهد، بیش از آنکه این متون جنبهی دعایی داشته باشند، جنبهی آموزشی و تربیتی داشته و آن امام همام (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از ابزار تبلیغاتی دعا، مفاهیم مهمی را به مردم و جامعهی اسلامی آموزش دهند. به عنوان نمونه، تجلیل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) از جمله مواردی است که بیشترین کاربرد (%25/2) را در ادعیهی رضویه داشته و بیانگر آن است که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند در قالب دعا، جامعهی اسلامی را در زمانها و شرایط گوناگون متوجه اهل بیت (علیهم السلام) کرده و جایگاه والای ایشان را گوشزد کنند. این مطلب زمانی بهتر تبیین میشود که توجه داشته باشیم در این ادعیه به توسل به اهل بیت (علیهم السلام) نیز بسیار سفارش شده (%41/7) و به دفعات بر استجابت دعا در ضمن استجابت دعای ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز اشاره شده است. بدیهی است همهی این امور با رویکرد و هدفی تربیتی در ادعیهی آن امام همام (علیه السلام) جای گرفته است.
از جمله الگوها و شیوههای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن امام همام (علیه السلام) در این ادعیه عبارت است از:
تأکید بر غلبهی رویکرد آموزشی - فرهنگی در مناسک عبادی به منظور تربیت دینی افراد؛
الگوسازی از اهل بیت (علیهم السلام) به واسطهی تجلیل و معرفی صحیح ایشان؛
تبیین اصول عقاید و ماهیت حقیقی خداوند، انسان و جهان هستی به منزلهی یکی از فرایندهای تحقق تربیت دینی؛
معرفی فروعات دین و به ویژه تأکید بر اصل تولّی و تبرّی و لزوم رعایت تعادل در آنها؛
آموزش آداب عبادت و بندگی و مهمترین اولویتها در زندگی؛
غفلتزدایی و هوشیار کردن انسانها هنگام مواجهه با مشکلات و سختیها؛
تأکید بر بایدها و نبایدهای زندگی انسانی در قالب توصیهها و تحذیرهای کاربردی.
به نظر میرسد در یک نگاه تربیتی و آموزش محور، میتوان موارد فوق را به عنوان راهکارها و اصولی برای تحقق و تکامل تربیت دینی در دو بُعد فردی و اجتماعی و در نهایت نیل به الگوی سبک زندگی اسلامی در جامعه در نظر گرفت.
از این روی، در پایان مقاله پیشنهاد میشود پژوهشگران و متخصصان حوزهی تربیت و آموزش، با مراجعه به این متون غنی و ارزشمند، به مطالعهی هدفمند آنها برای استخراج الگوها و راهکارهای تربیتی پرداخته و این موارد را در نظام تعلیم و تربیت کنونی وارد سازند.
1. دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (علیه السلام) (نویسنده مسئول) janipoor@isu.ac.ir
منابع تحقیق :
قرآن مجید.
اربلی، علی بن عیس، (1381ق) کشف الغمه فی معرفه الائمه. تعلیق هاشم رسولی، تبریز: مکتبه بنی هاشم.
استراوس، آنسلم، جولیت کوربین، (1384). اصول روش تحقیق کیفی: نظریهی مبنایی، رویهها و شیوهها. مترجم بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
باردن، لورنس، (1375). تحلیل محتوا. مترجم ملیحه آشتیانی و محمد یمنیدوزی، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
جانیپور، محمد، (1391). قدرت نرم و دفاع مقدس. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
حرعاملی، محمدبن حسن بن علی، (1387). تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. چاپ پنجم، قم: مؤسسه آل البیت.
خمینی، روح الله، (1378). صحیفه نور. تهران: مرکز نشر و حفظ آثار امام خمینی (رحمه الله).
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (1412ق). المفردات فی غریب القرآن. تصحیح صفوان عدنان داودی، بیروت: دارالعلم.
راوندی، قطبالدین، (1409ق). الخرائج و الجرائح. قم: موسسهی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
صدوق، محمّد بن علی بن بابویه، (1363). عیون أخبار الرضا. قم: جهان.
صدوق، محمدبن علی بن بابویه، (1413ق). من لا یحضره الفقیه. قم: جامعهی مدرسین.
طباطبایی، سیدمحمدحسین. (1374). المیزان فی تفسیر القرآن. مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزهی علمیه.
طبرسی، فضل بن حسن، (1390ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مجمع البیان لعلوم القرآن). چاپ چهارم، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
طبرسی، فضل بن حسن، (1358). اعلام الوری بأعلام الهدی. قم: آل البیت (علیهم السلام) لتحقیق التراث.
فیروزان، توفیق، (1360). روش تحلیل محتوا. تهران: آگاه.
کریپندورف، کلوس، (1378). مبانی روش شناسی تحلیل محتوا. مترجم هوشنگ نائینی، تهران: روش.
کلینی، محمد، (1377ق)، الکافی. به کوشش علی اکبر غفاری، تهران: اسلامی.
کیوی، ریمون و لوک وان کامپنهود، (1381). روش تحقیق در علوم اجتماعی. مترجم عبدالحسین نیکگهر، چاپ ششم، تهران: توتیا.
مفید، محمدبن محمدبن النعمان. (1413ق)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد. قم: آل البیت.
موحد ابطحی، سیدمحمدباقر، (1378). الحصیفة الجامعة لادعیة علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و ابنائَه الاربعة. قم: امام الهادی.
مهدوی کنی، سعید، (1387). «مفهوم سبک زندگی و گسترهی آن در علوم اجتماعی». تحقیقات فرهنگی، تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شمارهی 8: 50-34.
نوری، میرزاحسین، (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. بیروت: آل البیت.
هندی، ل.بی و دیگران، (1383). اوقات فراغت و سبکهای زندگی جوانان. مترجم فرامرز ککولی دزفولی و مرتضی ملانظر، تهران: سازمان ملی جوانان.
هولستی، اُل. آر، (1373). تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی. مترجم نادر سالارزاده امیری، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
یاوری، وحید، جانیپور، محمد، (1388). تصویرسازی از آینده از منظر شهدای انقلاب اسلامی. تهران: بنیاد انقلاب اسلامی با همکاری مرکز تحقیقات علوم انسانی اسلامی دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
Adler, a. (1956).The Individual Psychology of Alfred Adler. Newyork: Basic Books Inc. American Heriage Dic.
منبع مقاله :
فصلنامهی فرهنگ رضوی، سال دوم، شمارهی هفتم، پاییز 1393
محمد جانیپور (1) - علی سروری مجد (2)
چکیده
یکی از مهمترین وظایف ائمه اطهار (علیهم السلام) ترویج معارف دین اسلام، بستر سازی برای تعمیق این معارف و تربیت جامعهی اسلامی برای نیل به کمال و سعادت است. بیشک این راهبرد از طریق اقدامهای متعددی انجام میشده که یکی از آنها، آموزش دعا و ترویج آن به مناسبتهای مختلف در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی در میان افراد جامعه است. در این مقاله تلاش بر این است تا با مطالعهی روشمند و تحلیلی گزارههای بیان شده در ادعیهی امام رضا (علیه السلام)، نقش و کارکردهای این ابزار دینی و فطری در راستای تربیت افراد جامعهی اسلامی، بازشناسی و استخراج شده و مُدل کلی و شیوههای تربیتی مدنظر آن امام (علیه السلام)، برای چگونگی هدایت افراد و جامعهی اسلامی، که همان تحقق سبک زندگی اسلامی است، تبیین شود. بدینمنظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، در ابتدا قالبهای بیانی و جهتگیریهای هر یک از ادعیهی رضویه استخراج و طبقهبندی موضوعی شده و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداختهایم تا نظام حاکم بر این ادعیه را شناسایی کرده و به کشف راهکارهای تربیتی و بومیسازی آنها در نظام آموزشی جامعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نائل شویم.مقدمه
اگرچه بسیاری از محققان و پژوهشگران حوزهی مطالعات علوم اسلامی کوشیدهاند به بازشناسی سخنان گهربار ائمه اطهار (علیهم السلام) و بررسی مبانی و اصول دیدگاه ایشان بپردازند، اما آنچه تاکنون مطرح شده، بیشتر شرح و تفسیر احادیث منقول از آنان همراه با غلبهی نگاه شرح حالی و سیرهنگاری بوده است. این در حالی است که به نظر میرسد لازم است برای تبیین دیدگاهها و مبانی نظری و اعتقادی هر شخصیتی، به بررسی و تحلیل محتوای کلام او پرداخت، چرا که به واسطهی فهم گفتمان هر شخص و چینش منطقی سخنان او در کنار همدیگر و تحلیل محتوای آنهاست که میتوان تا اندازهی زیادی به درکی جامع از دیدگاههای آن فرد در رابطه با موضوع مورد مطالعه و اعماق اندیشههای او دست یافت. مهمترین ضرورت چنین تحقیقاتی نیز، تبیین دقیقتر نقش و کارکردهای «امام معصوم» (علیهم السلام) در جامعهی اسلامی و جایگاه هدایتگری و فرهنگسازی ایشان است.از امام رضا (علیه السلام) احادیث و روایتهای متعددی نقل شده که بخشی از آنها، ادعیهای است که برای رفع حوائج مردم و دفع بلایای ارضی و سمائی به جامعهی اسلامی آموزش دادهاند. این ادعیه در کتابی با عنوان الصحیفة الرضویة الجامعة توسط موحد ابطحی اصفهانی جمعآوری شده است (ر.ک: موحد ابطحی، 1378: 211-150).
این مقاله قصد دارد تا با بررسی مضامین این ادعیهی گهربار به روش تحلیل محتوا، ابتدا یک جمعبندی کلی از فضای حاکم بر این ادعیه ارائه کرده و سپس به تجزیه و تحلیل الگوهای تربیتی آن امام همام (علیه السلام) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی از طریق ترویج ادعیه به مناسبتهای مختلف در جامعهی اسلامی بپردازد.
کاربرد عملی این بررسی نیز آن است که چون ادعیهی امام رضا (علیه السلام)، گفتارهای فردی عادی نبوده و از امام معصوم (علیه السلام) صادر شده و کلام ایشان در واقع تبیین کنندهی سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و تفسیر آیات قرآن کریم است، لذا میتوان از تحلیل محتوای آنها به مبانی و اصولی دست یافت که راهگشای جامعهی اسلامی برای نیل به سعادت و کمال بوده و شیوههای نوینی را در عرصهی تعلیم و تربیت فراروی متخصصان قرار میدهد.
نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، علت برگزیدن روش تحلیل محتوا برای کشف الگوهای تربیتی به کار رفته در ادعیهی رضویه است. در حقیقت یکی از ویژگیهای سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان حاملان حقیقی دین و مخاطبان اصلی قرآن کریم (3)، این است که کلام ایشان دارای ظاهر و باطن بوده و گاه ممکن است این بواطن تا چندین لایهی درونی ادامه داشته باشد. لذا به نظر میرسد یکی از روشهای تحقیق مناسب و علمی برای کشف لایههای درونی ظواهر و بواطن آیات قرآن و سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام)، استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی باشد. یکی از قابلیتهای روش مذکور این است که مفاهیم، مضامین و مقولههای به دست آمده در خلال جداول تحلیل محتوا را به صورت ساختاری بسط داده، طبقهبندی کرده و در قالب جدول، نمودار و مدل ارائه دهد. باید گفت که این روش در فضای رشتههای حوزهی علوم انسانی و به ویژه رشتهی الهیات که با بسط تفصیلی دانش مواجه هستند، بسیار اثرگذار و کاربردی است.
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح «سبک زندگی» به عنوان یکی از اصطلاحهای علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعهای از مفاهیم مرتبط با گفتمان خود دارد. مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، شکل و محتوا، رفتار و معنا، اخلاق و عقیده و ... . سبک زندگی اموری را شامل میشود که به زندگی انسان، اعم از بُعد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط میشود. اموری نظیر بینشها (ادراکها و اعتقادها) و گرایشها (ارزشها، تمایلها و ترجیحها) که اموری ذهنی یا رفتار درونی هستند و رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هوشیارانه و غیرهوشیارانه، حالتها و وضعیت جسمی)، وضعیتهای اجتماعی و داراییها که امور عینی هستند.سبک زندگی به عنوان تجلی عینی اندیشهها و عقاید، تأثیر فراوانی نیز بر عقاید و اندیشهها و به خصوص صفات انسانی دارد و از این رو شکلگیری خلق و خو و نگرشها عموماً متأثر از سبک زندگی است (هندی و دیگران، 1383: 228).
برخی، سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزشهای بنیادی یا به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ موجود و شناساندن آن به دیگران تعریف کرده و برخی دیگر آن را به کلیّت زندگی و همهی فرایندهای عمومی و خصوصی آن تطبیق دادهاند (Adler, 1956: 32).
در این میان آنچه اهمیت پرداختن به سبک زندگی را در پژوهشهای اجتماعی و اعتقادی مهم میسازد، نتایج ناشی از انتخاب سبکهای مختلف برای زندگی است که در مواردی منجر به ظهور و بروز بسیاری از آسیبهای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در سطح جوامع شده و در مواردی دیگر رشد و پیشرفتهای علمی، اقتصادی و فرهنگی را برای آنها به ارمغان میآورد.
آنچه اندیشمندان مسلمان را به تأمل و تعقل در سبک زندگی اسلامی واداشته، تأثیر سوء و زیانباری است که جوامع اسلامی در قرون اخیر از تمدن و فرهنگ کشورهای غربی که از سبک زندگی غیراسلامی تبعیت میکنند، متحمل شدهاند. در طی سالیان گذشته شاهد آن بودهایم که به گونهای لجام گسیخته و ناهنجار، بعضاً برخی از عناصر و مؤلفههای سبک زندگی غربی در میان جوامع اسلامی منتشر شده و در مواردی زمینهی انحراف جوامع را فراهم آورده است که ضرورت پرداختن بیشتر به چنین پژوهشهایی را نشان میدهد.
مزایای سبک زندگی اسلامی
یکی از راههای تبیین الگوی سبک زندگی، شناسایی عناصر و مؤلفههایی است که اندیشمندان مختلف به عنوان ویژگیهای یک سبک زندگی برشمرده و در تحقیقات خود بدان اشاره کردهاند. به عنوان مثال برخی اندیشمندان غربی از آنجا که سبک زندگی را شامل همهی رفتارها، افکار، احساسها و کنشهای اجتماعی افراد دانسته، لذا مواردی مانند: شیوهی تغذیه، خودآرایی و پوشش، نوع مسکن، وسایل حمل و نقل، شیوههای گذران اوقات فراغت و ... را به عنوان بخشی از مؤلفههای سبک زندگی برشمردهاند (Ibid).در آثار چاپین (1935) و اسول (1940) نیز بر مواردی همچون محل سکونت و وسایل خانه تأکید شده و کلاکهون (1958) نیز بیشتر بر رفتارهای شخصی و نحوهی استفاده از مواهب طبیعی در زندگی اشاره کرده است (رک: مهدوی کنی، 1387: 230-199).
با این حال در یک جمعبندی کلی از آثار و مؤلفههای ارائه شده در مورد شاخصههای سبک زندگی از منظر اندیشمندان غربی باید گفت که اکثر موارد اشاره شده، تنها در حوزهی فردی یا بخشهایی از مسائل اجتماعی بوده و رویکردی کامل و جامع در زمینهی نیازها و اقتضائات نوع بشری را ندارند. به عنوان مثال در موارد مطرح شده توسط این اندیشمندان به مؤلفههای زیر اشاره شده است:
نوع اعتقاد و بینش فرد؛
نوع اندیشه و منطق حاکم بر اعمال فرد؛
نوع گرایش و روابط انسانی فرد در خانه و جامعه؛
نوع احساسها و روابط عاطفی فرد در خانه و جامعه؛
کیفیت تأمین نیازهای ثانویهی فرد در محیطهای مختلف؛
توجه به دوران قبل و بعد از حیات فرد در دنیا؛
توجه به جایگاه دین در زندگی فرد؛
توجه به جایگاه اراده در شکل گیری سبک زندگی؛
توجه به کیفیت اعمال فرد در فرایند سبک زندگی.
بدیهی است نظریهپردازانی که در آغاز قرن بیستم از اصطلاح «سبک زندگی» استفاده کردند، مؤلفههای آن را با رویکرد انسانمحوری، منفعتطلبی و مصرفگرایی تنظیم و تدوین کردند، لذا شایسته است به منظور تبیین مفهوم سبک زندگی در هر جامعهای، مطالعات مستقلی با توجه به فرهنگ و اعتقاد آن جامعه انجام شده و برای استخراج عناصر و مؤلفههای سبک زندگی در آن جامعه، رویکردهایی جامع، آیندهنگرانه و فرااجتماعی نیز مدنظر قرار گیرند. بنابراین لازم است مفهوم و مؤلفههای سبک زندگی در مطالعات و تحقیقات علمی توسعه یافته و با استفاده از رویکردهای دینی - مذهبی، مطالعات جدیدی در این حوزه صورت گیرد.
یکی از امتیازهای خاص سبک زندگی اسلامی آن است که در آن به همهی عوامل و عناصر فردی، اجتماعی، عاطفی، اعتقادی، اقتصادی و ... زندگی یک فرد توجه کرده و تلاش دارد تا به صورت آییننامه و دستوری کامل و جامع در همهی زمینهها و بدون ایجاد هیچگونه ابهام و نقصی، زندگی یک فرد را از پیش از تولد تا بعد از حیات، برنامهریزی و هدایت کند. این مطلب بدان معناست که سبک زندگی اسلامی پیوستاری بزرگ است که دارای مراتب مختلفی با توجه به سطح نگرشها، بینشها و قابلیتهای افراد دارد.
لذا هر چه قابلیت و توانایی افراد در برخورداری و فهم معارف دینی گسترش یافته، سطح سبک زندگی آنان ترقّی پیدا میکند و کاهش این سطح بیانگر نداشتن توانایی فرد در فهم معارف و برخورداری از مواهب این نعمت بزرگ است. (4) از همین روی است که در قرآن کریم افراد جامعهی ایمانی، مرتب به افزایش ابعاد ایمانی امر شده (5) و در تعریف منافقان نیز مسئلهی نزدیکی و دوری آنان به کفر و ایمان مطرح شده است. (6)
در ادامهی مقاله، به منظور تبیین آنچه به عنوان مزایای سبک زندگی اسلامی گفته شد، به صورت موردی به مطالعهی ادعیهی رضویه پرداخته و تلاش شده از خلال بررسی مضامین مطرح در این ادعیه، شیوههای تربیتی به کار رفته توسط امام رضا (علیه السلام) برای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه شناسایی و معرفی شوند.
جایگاه دعا در میان مکاتب تربیتی
خداوند به عنوان «ربّ العالمین» تربیت هر موجودی را خود، عهدهدار شده و تمامی مخلوقات را با طبیعتهای مختلفشان، به سوی کمال لایق خود پیش میبرد و فیض خویش را به قدر استعداد و به فراخور حال آنان به سویشان سرازیر میکند، اما در خصوص انسان بر او منّت گذاشته و قسمتی از کار خود در تربیت را به او واگذار کرده و انسان را در انتخاب خیر و شرّ، مختار کرده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا » (انسان/ 3).کتابهای آسمانی به همراه پیامبران الهی نیز بدینمنظور نازل شدهاند، چنان که میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَة ...» (جمعه /2) و «بُعِثتُ لاتمّم مکارمَ الاخلاق» (کلینی، 1377 ق: 6).
پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، جانشینان پاک و معصومش همواره پرچمدار راه هدایت و تربیت انسان بوده و بدینمنظور از الگوها و روشهای تربیتی مختلفی استفاده کرده اند. به منظور فهم و درک ماهیت روشهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان، در ابتدا لازم است با تعاریف کلی این روشها آشنا شد.
1. روشهای اخلاقی
در این روش برای دور کردن مردم از صفات بد و نزدیک کردنشان به فضیلتها، صفات نیک و بد، یک به یک بررسی میشود و با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث اسلامی، محاسن و معایب هر کدام، به خصوص نتایج و عواقبی که بر هر یک از آنها در آخرت (چه عذاب جهنم و چه نعمتهای بیپایان بهشت) بار میشود، مورد توجه قرار میگیرد و هر کدام به یکی از احکام پنجگانهی دین متّصف میشود و با این تقسیمبندی در دایرهی احکام و مسائل فقهی وارد شده و بیشتر حدود عملی آن مورد نظر قرار میگیرد، در حالی که جنبهی نفسانی آن چندان مورد اهتمام نبوده و گاه قابل عفو نیز معرفی میشود.2. روشهای عرفانی
در این مشرب بیآنکه بر روی تک تک صفات انگشت گذاشته شود، تکیهی اصلی بر تصفیهی باطن و قطع ریشههای صفات بد و ایجاد فضیلتهای انسانی از طریق معرفت نفس و خدا و انقطاع کامل از غیر اوست. در این شیوه پیش از آنکه توجه به پیامدهای اخروی آن معطوف باشد، به اصل کمال انسان که شناخت واقعی خود و خداست، اهمیت داده شده و بر عنصر محبت و عشق به مبدأ وجود، تکیه میشود.3. روشهای فلسفی
در این روش، مبارزه با رذیلتهای اخلاقی و تحقق کرامتهای انسانی، از طریق ابزار عقل و با تعقل دربارهی خوبی و بدی افعال صورت میگیرد و نیز تبیین و تأکید این نکته که صفات پسندیده، امور وجودی بوده و از آثار وجود است، در صورتی که صفتهای بد اموری عدمی هستند. وجود، خیر محض بوده و شایسته است که انسان رو به سوی آن باشد و هر چه شخص بتواند خویش را از عدم دور و به وجود نزدیک کند، کاملتر شده است.4. روشهای تجربی
این روش، طریقهای نوپا و نوظهور است که روان شناسی جدید و متولّیان امور تعلیم و تربیت در دنیای امروز، مروّج آن هستند. در این روش، بیشتر بر روی ضررهای جسمی، رفاه تن و موفقیتها و شکستهای اجتماعی تکیه میشود و نقش آمار و نمونهدهی در آن حائز اهمیت است.اما در خصوص روشهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) اگرچه پژوهشهای گستردهای صورت گرفته، اما به نظر میرسد در خصوص ابزار تبلیغی و فرهنگی «دعا» و کارکردهای آن در حوزهی تربیت، پژوهش گستردهای صورت نگرفته و همچنان این روش را در حوزهی مکتبهای تربیتی وارد نکردهاند.
باید گفت که زبان ادعیه دربردارندهی حاصل تمامی این مشربها و روشهاست، چرا که در دعا، هم به نتیجهی اخروی و ثواب و عقاب مترتب بر اخلاق و رفتار اشاره شده و هم به عنصر محبت، انس با خدا، توجه به معرفت نفس و عرفان الهی و نیز به حُسن و قبح افعال و همچنین به آثار اجتماعی و نتایج بار آمده از آن در زندگی دنیا، توجه میشود و با این ترکیب، سالک را با قدرتی تمام، به سوی فضیلتها سوق داده و از پلیدیها دور نگه میدارد.
امام خمینی (رحمه الله) به عنوان ادامه دهندهی راه و منهج تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعهی اسلامی، از دعا به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای مؤثر در ایجاد تغییر و تحول در انسان یاد کرده و میفرماید: «هر چه مسائل بخواهید در این ادعیه هست. زبان ادعیه با زبان عادیای که احکام میخواهند بگویند، دوتاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دوتاست. با زبان عرفان علمی هم دو تاست. یک زبان دیگری است، مافوق اینها ... زبان اثرگذار و متحول کنندهای است» (1378، ج19: 211).
بر این اساس میتوان روش دعا را «منهج اسلامی» نامگذاری کرد که تلاش دارد با زبانی خاص و اثرگذار و در عین حال ملموس و عینی به تربیت انسان پرداخته و از این رهگذر سبک زندگی اسلامی را در جامعه نهادینه کند که تجلّی عینی آن در ادعیه منقول از امامان معصوم (علیهم السلام) متبلور است.
در ادامه به منظور اثبات ادعای خود، به تحلیل محتوای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) پرداخته شده و از خلال نتایج به دست آمده، الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان در این روش تربیتی را معرفی خواهیم کرد.
تحلیل محتوای ادعیه رضویه
چنان که مطرح شد، در این مقاله برای تبیین دقیق مؤلفههای به کار رفته در ادعیهی رضویه از روش تحلیل محتوا استفاده شده که در ابتدا لازم است به معرفی این روش و انواع فنون آن پرداخته و در نهایت با بیان دلایل خود، روش مناسب برای انجام این بررسی را معرفی کنیم.برای بررسی محتوای آشکار پیامهای موجود در یک متن میتوان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار پیامها به طور نظاممند و کمّی توصیف میشود.
از این رو این روش را میتوان روش تبدیل دادههای کیفی به دادههای کمّی قلمداد کرد. تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ به سؤالهایی دربارهی محتوای یک پیام است (کریپندورف، 1378: 36).
تحلیل محتوا معمولترین روش تجزیه و تحلیل دادههای کیفی است و علیرغم شباهتهای کاربردی، از مبنای تحلیلی متفاوتی برخوردار است. مهارتهای لازم برای انجام چنین تحقیق کیفی عبارتاند از: فاصله گرفتن از موضوع و تجزیه و تحلیل انتقادی شرایط، تشخیص پیش داوری و اجتناب از آنها، کسب اطلاعات معتبر و قابل اعتماد و تفکر انتزاعی (استراوس و کوربین، 1384: 18).
تحلیل محتوا را گاهی فن «پرسشنامهی معکوس» (7) نیز مینامند. پرسشنامه نامعلوم است و هدف به طور تلویحاً یافتن این پرسشنامه بر اساس پاسخهایی است که پیشاپیش طی خبرها، مقالهها و داستانها داده شده یا به عبارتی در این روش، اسناد گفتاری چنان تحلیل میشوند که گویی جواب سؤالهای پرسشنامه هستند (فیروزان، 1360: 211).
برای انجام این بررسی، پس از مطالعهی انواع فنون روش تحلیل محتوا که در منابع مختلف پیرامون آن بحث شده است، فن تحلیل محتوای مضمونی بر مبنای واحد جمله به صورت کمّی و کیفی انتخاب شده و بر اساس آن جداول تحلیل محتوا تشکیل شده و سپس قالبهای بیانی، جهتگیریها و نقاط تمرکز جملههای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده است. به عبارت دیگر فرایند روش انجام این بررسی به شرح ذیل است:
احصاء و نگارش ادعیهی رضویه در جداول تحلیل محتوا؛
تقطیع جملههای ادعیه بر مبنای قالبهای بیانی استفاده شده؛
استخراج قالب بیانی هر کدام از جملههای ادعیه؛
استخراج جهتگیری اصلی هر کدام از جملههای ادعیه؛
استخراج نقاط تمرکز هر کدام از جملههای ادعیه؛
کدگذاری مضامین استخراج شده؛
دستهبندی قالبهای بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دستهبندی جهتگیریهای ثبت شده در ذیل هر یک از قالبهای بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دستهبندی نقاط تمرکز ثبت شده در ذیل هر یک از جهتگیریها به منظور استخراج نمودارهای آماری؛
کشف تحلیلهای کیفی و ارائهی نظریه بر اساس نتایج بررسی؛
جامعهی آماری تعداد 104 دعای موجود در کتاب صحیفهی رضویه است و مراحل 1 تا 6 این بررسی نیز در جداول تحلیل محتوا و در نرم افزار Excel انجام شده که نمونهی آن بدینصورت است:
جدول 1. نمونهی جدول تحلیل محتوا
ردیف متن دعا قالب بیانی جهتگیری نقطه ی تمرکز کدگذاری
از آنجا که در این مقاله به علت محدودیت، امکان درج همهی جداول وجود ندارد، لذا تنها به ذکر نتایج حاصل از تحلیل محتوای جداول اکتفا میشود.
1. غلبهی رویکرد آموزشی و تربیتی در مناسک عبادی
هر انسانی به جهت بیان مطالب و مقاصد ذهنی خویش، گونهای از قالبهای بیانی را اخذ کرده و از آنها برای وصول به مطلوب ذهنی خود در کلام استفاده میکند. استفاده از قالبهای بیانی امری کاملاً طبیعی است و در حقیقت همچون بافت متن، در زمینهی هر جملهای وجود داشته و محتوای اصلی آن جمله را بیان میکند.در این مقاله به منظور تحلیل محتوای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) ابتدا به تحلیل و استخراج قالبهای بیانی یا مقولههای به کار رفته در این ادعیه پرداخته شده است. نمودار استخراج شده از سنجش فراوانی این قالبها بیانگر این مطلب مهم است که آن امام بزرگوار برای بیان مطالب خود از چه قالبهای بیانی بیشترین و کمترین استفاده را بردند و چه قالبهای بیانی نیز در کلام خود ایجاد کردند (برای آشنایی با تعاریف قالبهای بیانی رک: جانیپور، 1391: 114-109).
یکی از نکات مهم و قابل توجه در تحلیل محتوای ادعیهی رضویه، فراوانی قالب بیانی «تجلیل» نسبت به دیگر قالبهای بیانی است. منظور از تجلیل، عبارتهایی است که در آن، فرد به همراهی یا دوستی با شخصی یا پیروی از مذهب و مسلکی افتخار میکند و آن را بزرگ میشمرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاهده میشود که گوینده یا نویسنده در ابتدای کلام خود به تعدادی از افراد و گروهها درود و سلام فرستاده و با احترام از ایشان یاد میکند.
در حقیقت باید گفت که تجلیل از این مقامات و افراد، بعضاً به خاطر جایگاه آن شخصیت یا گروه و اهمیت آن در منویّات متکلم است. در برخی موارد، گویندهی کلام قصد دارد تا با اشاره به آن مقام و جایگاه، آن فرد را به عنوان الگو و اسوه معرفی کند. این مطلب به ویژه در مواقعی که برخی اوصاف و ویژگیهای آن فرد نیز بیان میشود، جلوهی بیشتری پیدا میکند (یاوری و جانیپور، 1388: 96-78).
منظور از قالب بیانی توصیف نیز، هرگونه مطلب تفصیلی است که به بیان برخی ویژگیها و مشخصات چیزی یا کسی در متن اشاره دارد. توصیف گاه صرفاً بیانگر یک گزارهی خبری و گاهی نشان دهندهی اشتیاق و علاقهمندی متکلم به موضوع، پدیده یا فردی خاص است. در تفاوت بین جملههای توصیفی و تجلیل باید به این نکته توجه داشت که جملههای توصیفی هیچ بار ارزشی ندارند و طی آن صِرفاً وصف یک شیء یا واقعه بیان میشود اما در تجلیل، نکوداشت صورت میگیرد. در توصیف، ضرورتاً مطلوبیت وجود ندارد؛ اما در تجلیل، مطلوبیت وجود دارد نگاه توصیف، کاملاً خنثی است؛ اما نگاه تجلیل، مثبت دارد. توصیف ممکن است مثبت یا منفی باشد؛ اما تجلیل فقط مثبت است (همان).
2. الگوسازی از اهل بیت (علیهم السلام) با توصیف و معرفی ایشان
بر اساس آنچه از جدول تحلیل محتوای ادعیهی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده، در این ادعیه، از افراد، گروهها و مواردی تجلیل شده است که فهرست آنها در نمودار (2) ارائه میشود.تعجب از کثرت تجلیلهای صورت گرفته در این متون از آن جهت مهم است که متن تجزیه و تحلیل شده «دعا» بوده و انتظار نیز آن است که در این متون، قالبهای بیانی دعا، مناجات و درخواست بیشتر باشد، اما به نظر میرسد امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از این ابزار تبلیغاتی (دعا) که از صدر اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شده و در طول تاریخ توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) ادامه یافته و به ویژه در زمان امام سجاد (علیه السلام) به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تبلیغاتی مورد استفاده بوده است، اهداف و مقاصد خاص خود را به جامعهی اسلامی انتقال دهند.
نمودار (2) که به سنجش فراوانی تجلیلهای صورت گرفته در ادعیهی امام رضا (علیه السلام) میپردازد، بیانگر آن است که آن امام همام تلاش دارند تا در این متون، بیش از آنکه به رفع حوائج مردم پرداخته و متونی را صرفاً برای برآورده شدن حاجتهای مادی و معنوی به مردم آموزش دهند، نقش و جایگاه اهل بیت (علیهم السلام)، دین اسلام و قرآن کریم را به مردم جامعه گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم سازند که همهی برکتها و خیرات موجود به واسطهی حضور این افراد و موارد است و همهی نواقص و کمبودها نیز با واسطهی توجه به این افراد و موارد برطرف میشود.
نکتهی جالب آن است که در بسیاری از ادعیههای صادره از امام رضا (علیه السلام) مشاهده میشود که پیش از بیان هرگونه مطلب و درخواستی، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به تجلیل اشاره شده و در برخی موارد به صراحت از آنان نام برده شده است (به عنوان مثال ر.ک: ادعیهی شمارهی 4، 8، 9، 10، 11، 18 و ...).
در موارد متعددی نیز به جایگلاه والای اهل بیت (علیهم السلام) در نظام خلقت و همچنین جایگاهشان در نزد خداوند و اینکه همهی امور هستی در دست اهل بیت (علیهم السلام) است، اشاره شده و بدینوسیله تلاش شده تا جامعهی اسلامی از خلال قرائت این دعاها در مناسبتهای زمانی و مکانی مختلف و در هنگام وقوع حوادث و مشکلات متوجه مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت شده و از این طریق به آنان تقرّب جویند (به عنوان مثال رک: ادعیهی شمارهی 21، 23، 32 و ...).
به عنوان نمونه میتوان به بخشی از دعای شمارهی 21 اشاره کرد که در آن به تجلیل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته و میفرمایند:
وَ أنَّ عَلِیّاً أمِیرُالمُؤمِنِینَ سَیِّدُ الأوصِیَاءِ وَ وَارِثُ عِلمِ الأنبیاءِ عَلَمُ الدِّینِ وَ مُبِیرُ المُشرِکینَ وَ مُمَیِّزُ المُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ المَارِقینَ إِمَامِی وَ حُجَّتِی وَ عُروَتِی و صِرَاطِی وَ دَلِیلِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَن لَا أثِقُ بِأعمَالِی وَ لَو زکَت وَ لَا أرَاهَا مُنجَیِةً لِی وَ لَو صَلَحَت إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الاِئتِمَامِ بِهِ وَ الإقرَارِ بِفَضَائِلِهِ وَ القَبُولِ مِن حَمَلَتِهَا وَ التَّسلیمِ لِرُوَاتِهَا وَ أقِرُّ بِأوصِیَائِهِ مِن أبنَائِهِ أئِمَّةً وَ حُجَجاً وَ أدِلَّةً وَ سُرُجاً وَ أعلَاماً وَ مَنَاراً وَ سَادَةً وَ أبرارَاً.
مشخص است که استفاده از این قالب بیانی و الفاظ و عبارتهای تجلیلی، با هدف معرفی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان الگوهای مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.
3. تبیین اصول عقاید و ضرورتهای دین
تحلیل محتوای ادعیهی رضویه نشان میدهد که پس از قالب بیانی تجلیل، بخش عمدهای از مطالب در قالب بیانی توصیف هستند که نمودار سنجش فراوانی آنها نشان میدهد اکثر توصیفهای بیان شده در رابطه با بیان صفات و ویژگیهای خداوند است.به عبارت دیگر در ادعیهی رضویه موارد متعددی از عبارتها و جملهها وجود دارد که بر تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای تعالی اشاره دارد. مثلاً در رابطه با تسبیح خداوند میفرمایند: «سُبحَانَ اللهِ، وَ الحَمدُلِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ اکبَر» (دعای 3)، «سُبحَانَ اللهِ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، وَ الحَمدُ لِلَّهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، اللهُ أکبَرُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، لَا حَولَ وَ لَا قُوَّة إِلَّا بِاللهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّه ..» (دعای 4).
در دعای شمارهی 6 نیز به تحمید الهی پرداخته و میفرمایند: «اللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلَی مَرَدِّ نَوَازِلِ البَلَاءِ وَ مُلِمَّاتِ الضَّرَّاءِ ... وَ لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلَی هَنِیءِ عَطَائِکَ ... وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی إِحسَانِکَ الکَثِیرِ ... وَ لَکَ الحَمدُ یَا رَبِّ عَلَی تَثمِیرِکَ قَلِیلَ الشُّکر ...»
در خصوص تهلیل نیز می فرمایند: «لَا ألَهَ إِلَّا اللهُ إِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُ المُبین» (دعای 19)، «یَا مَن لَا شَبیهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ، أنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا انتَ، تُفنِی المَخلُوقِینَ وَ تَبقَی أنتَ، حَلُمتَ عَمَّن عَصَاکَ وَ فِی المَغفِرَة رِضَاک» (دعای 40) و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ رَبُّنَا وَ رَبُّ آبَائِنَا الأوَّلِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إلِهاً واحِداً وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله لَا نَعبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ - مُخلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُون» (دعای 74).
در خصوص موضوع تکبیر نیز میفرمایند: «اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ علی مَا هَدَانَا، اللهُ أکبَرُ عَلَی ما رَزَقَنَا مِن بَهیمَةِ الأنعَام ..» (دعای 62)، «بِسمِ اللهِ العَظیمِ بِسمِ اللهِ العَظیمِ رَبِّ العَرشِ العَظِیمِ إِلَّا ذَهَبَت وَ انقَرَضَت» (دعای 43).
نکتهی قابل ذکر در این بخش، تلاش ویژهای است که امام رضا (علیه السلام) برای معرفی خداوند و بیان صفات و ویژگیهای او دارند و از آنجا که نمیتوان این عبارتها را در قالبهای چهارگانهی تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر جای داد لذا عنوان «توحید» برای این بخش از توصیفها به عنوان یک اصطلاح ویژه در این مقاله، اختصاص پیدا کرده است.
برخی از این موارد به شرح ذیل است:
«سُبحَانَ خَالِقِ النُّورِ سُُبحانَ خَالِقِ الظُّلمَةِ سُبحَانَ خَالِقِ المِیَاهِ سُبحَانَّ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الأرَضیِنَ سُبحانَ [خَالِقِ] الرِّیَاحِ وَ النَّبَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الحَیَاةِ وَ المَوتِ سُبحَانَ خَالِقِ الثَّرَی وَ الفَلَوَاتِ سُبحَان اللهِ وَ بِحَمدِه» (دعای 2) که به نظر میرسد امام رضا (علیه السلام) در این دعا بیشتر تلاش دارند تا صفت خالقیت خداوند را با ذکر مثالهایی تبیین و معرفی کنند.
همچنین در دعایی دیگر آمده است: «یَا اللهُ یَا وَلِیَ العَافِیَة وَ رَازِقَ العَافِیَةِ وَ المُنعِمَ بِالعَافِیَةِ وَ المَنَّانَ بِالعَافِیَةِ وَ المُتَفَضَّلَ بِالعَافِیَةِ عَلَیَّ وَ عَلَی جَمیِعِ خَلقِکَ رَحمَانَ الدُّنیَا وَ الآخِرَة وَ رَحیِمَهُمَا صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارزُقنَا العَافِیَةََ وَ تَمَامَ العَافِیَةَ فِی شُکرِ العَافِیَةِ فِی الدُّنیا و الآخِرَةِ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِین» (دعای 15) که در آن تلاش دارند تا به معرفی صفاتی دیگر از خداوند متعال بپردازند. همچنین در این رابطه میتوان به ادعیهی شمارهی 23 و 36 نیز اشاره کرد که کاملاً با این رویکرد از آن حضرت صادر شده است.
بررسی موارد فوق نشان میدهد که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند تا با استفاده از ابزار دعا، به معرفی خداوند معال و تبیین صفات وی پرداخته و از این رهگذر جامعهی اسلامی را با اولین اصل از اصول عقاید دین اسلام آشنا کنند که خود مقدمهی آشنایی با دیگر اصول و ضرورتهای دین شده و امری تربیتی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی است.
4. تأکید بر اصل تولّی و تبرّی و لزوم رعایت تعادل در آن
در رابطه با موضوعهای مطرح در ادعیهی امام رضا (علیه السلام) به طور خاص باید گفت که این موضوعها از تحلیل محتوای متن ادعیه استخراج و طبقهبندی شده و به هیچ عنوان، عناوین مطرح برای هر کدام از ادعیه در این سنجش ملاک قرار نگرفتهاند. این مطلب بدان معناست که عناوین مطرح برای ادعیه در کتاب صحیفهی رضویه در این بررسی ملاک قرار نگرفته و محقق خود شخصاً در رابطه با هر کدام از ادعیه، موضوع یا موضوعهایی را انتخاب کرده است. فهرستی از این موضوعها به همراه سنجش فراوانی آنها در نمودار (4) ارائه شده است:بیشتر در تعریف مفهومی دعا گفته شد که دعا، درخواست چیزی از خداوند به نحوی رسمیتر از مناجات است و در عین حال با قالب بیانی «درخواست» نیز متفاوت است، چرا که «دعا» نوعی درخواست عمومی است و «درخواست» یک خواهش و طلب شخصی و فردی (یاوری و جانیپور، 1388: 96-78).
به عنوان مثال آن حضرت برای طلب غفران، در دعای شمارهی 7 میفرمایند: «یَا کَرِیمُ اغفِر لِمَن فِی مَشَارِقِ الأرضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِنَات» که نشان دهندهی آن است که آن حضرت (علیه السلام) این طلب غفران را برای همگان خواستهاند.
آنچه در نمودار (4) نشان داده شده است، فهرستی از موضوعهایی است که امام رضا (علیه السلام) در ادعیهی خود، آنها را برای مردم جامعهی اسلامی از خداوند متعال طلب کردهاند. نکتهی قابل توجه در این فهرست، طلب هلاکت دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و طلب محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام) است. اگرچه در نگاه اول امکان دارد این سؤال پیش آید که به دلیل صدور این ادعیه از طرف امام رضا (علیه السلام) به عنوان یکی از ائمه (علیهم السلام)، این موارد باید در قالب بیانی «درخواست» گنجانده شوند، لکن باید توجه داشت که نوع الفاظ به کار رفته در این ادعیه و فضای غالب بر آن جملهها به گونهای است که هر خواننده و مخاطبی متوجه میشود این الفاظ در قالب بیانی «دعا» به کار رفته و کلامی از زبان همگان و توصیهای برای همگان است و نه شخص خاص.
بدینترتیب باید گفت که آن امام همام تلاش داشتند تا در ضمن صدور ادعیه برای رفع حوائج و مشکلات مردم و همچنین طلب مغفرت، رزق و ... از خداوند متعال، به مقام و جایگاه خاص ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعهی اسلامی نیز اشاره کرده و مردم را نسبت به این امر آگاه سازند تا به ایشان تقرّب جسته و از دشمنان ایشان برائت جویند. این مطلب در منظومهی معارف اسلامی، به اصل «تولّی و تبرّی» معروف بوده و به عنوان یکی از فروع دین اسلام شناخته میشود که در ادعیهی رضویه آموزش داده شده و خود یکی از الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن حضرت است.
5. آموزش آداب عبادت و بندگی
بخش دیگر از مطالب مطرح شده در ادعیهی رضویه بیانگر قواعد و قوانینی است که میتوان از آنها به «آداب یا سنن اسلامی» تعبیر کرد. امام رضا (علیه السلام) در خلال مطالبی که در قالب دعا به جامعهی اسلامی آموزش دادند، تلاش کردند تا به معرفی برخی آداب و سنن در راستای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نیز پرداخته و از این رهگذر مردم جامعهی اسلامی را تربیت کرده و آموزش دهند.به عنوان مثال، امام رضا (علیه السلام) در هنگام دعا، بر این مسئله تأکید دارند که در ابتدا بر پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) صلوات و درود فرستاده شود و سپس با توسل به ایشان و شفیع قرار دادن ایشان، از خداوند طلب حاجت شود. باید گفت که این مسئله در اکثر ادعیهی صادر شده از ایشان وجود داشته و در برخی ادعیه نیز به صراحت بدان دستور دادهاند. به عنوان مثال در دعای شمارهی 32 میفرمایند: «یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ یَا دَائِمُ أتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبیِّ الرَّحمَةِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللهِ إِنِّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی وَ رَبِّ کُلِّ شَیءٍ أن تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أهلِ بَیتِهِ وَ أسألُکَ نَفحَةً کَرِیمَةً مِن نَفَحَاتِکَ وَ فَتحاً یَسیِراً وَ رِزقاً وَاسِعاً» (دعای 32).
رعایت ادب در طلب دعا، دعا برای همگان، اولویتسنجی در دعا، اولویت دعا برای مؤمنین و مؤمنان و مواردی دیگر از این دست، همگی از جمله آداب و قواعد ضمنی استجابت دعا هستند که در ادعیهی رضویه بدان اشاره و آموزش داده شدهاند.
این آداب و سنن نیز به دو صورت در ادعیهی شریفهی رضویه بیان شدهاند:
الف. استفادهی تضمنی از غرر آیات قرآن
به عنوان مثال ایشان در دعای شمارهی 45 میفرمایند: «إِذَا ذَهَبَ لَکَ ضَالَّةُ أو مَتَاعٌ فَقُل وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ ... فِی کتابٍ مُبینٍ " ثُمَّ تَقُولُ اللهُمَّ إِنَّکَ تَهدِی مِنَ الضَّالَّةِ وَ تُنَجِّی مِن العَمَی وَ تَرُدُّ الضَّالَّة».همچنین در دعای شمارهی 46 نیز مکرر از آیات قرآن استفاده کرده و میفرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُم العُسرَ وَ لِتُکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ وَ إِذا سَألَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَریِبٌ أُجیبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلیَستَجِیبُوا لِی وَ لیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُم یَرشُدُونَ وَ یُهَیِّی لَکُم مِن أمرِکُم مِرفَقاً وَ یُهَیِّیُ لَکُم مِن أمرِکُم رُشداً وَ عَلَی اللهِ قَصدُ السَّبیلِ وَ مِنها جائِرٌ وَ لَو شاءَ لَهَداکُم أجمَعِینَ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ - أوَ لَم یَرَ الَّذیِنَ کَفَرُوا أنَّ السَّماواتِ وَ الأرضَ کانَتا رَتقاً فَقَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍّ أفَلا یُؤمِنُونَ فَانتبذَت بِهِ مَکاناً قَصِیَّا فَأجاءَهَا المَخاضُ إِلی جِذعِ النَّخلَةِ قَالَت یا لَیتَنِی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسیَّا فناداها مِن تَحتِها ألَّا تَحزَنِی قَد جَعَلَ ربُّکِ تَحتَکِ سَریًّا وَ هُزِّی إِلَیکِ بِجذعِ النَّحلَةِ تُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَاشرَبی وَ قَرِّی عَیناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقُولِی إِنَّی نَذَرتُ لِلرَّحمنِ صَوماً فَلَن أکَلِّمَ الیَومَ إِنسیًّا و ...
در دعای شمارهی 90 نیز که در خصوص امر ازدواج است، با اشاره به آیاتی که خداوند در قرآن کریم به واسطهی آنها مردم را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت کرده، تلاش دارند تا امر ازدواج را نوعی اطاعت از دستور الهی تلقی کنند.
ب. استفادهی تلویحی از سنن الهی
بسیاری از آدابی که امام رضا (علیه السلام) در ادعیهی خود به آموزش آن پرداختهاند، در حقیقت استفادهی تلویحی از سنن الهی است به عنوان مثال، ایشان در دعای شمارهی 30 میفرمایند: «اللهُمَّ جَدیِرٌ مَن أمَرتَهُ بِالدُّعَاءِ أن یَدعُوکَ وَ مَن وَعَدتَهُ بِالاستِجَابَةِ أن یَرجُوکَ وَ لِیَ اللهُمَّ حاجَةُ قَد عَجَزَت عَنهَا حِیلَتِی وَکَلَّت مِنهَا طَاقَتِی وَ ضَعُفَت عَن مَرَامِهَا قُدرَتِی ...» که در این دعا، امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند با بیان این مطلب که دعوت مردم به دعا از جمله اوامر و دستورهای الهی است و خداوند خود وعده داده که دعای بندگان را اجابت کند و این یکی از سنن الهی است. لذا بر طبق آن است که ما حاجت خود را از خداوند طلب میکنیم.به عنوان نمونهای دیگر میتوان به دعای شمارهی 63 اشاره کرد که در آن میفرمایند:
«اللهُمَّ کَمَا سَتَرتَ عَلَیَ مَا لَم أعلَم فَاغفِرلِی مَا تَعلَمُ وَ کَمَا وَسِعَنِی عِلمُکَ فَلیَسَعنِی عَفوُکَ وَ کَمَا بَدَأتَتِی بِالإحسَانِ فَأتِمَّ نِعمَتَکَ بِالغُفرَانِ وَ کَمَا أکرَمتَنِی بِمَعرِفَتِکَ فَاشفَعهَا بِمَغفِرَتِکَ وَ کَمَا عَرَّفتَنِی وَحدَانِیَّتَکَ فَأکرِمنِی بِطَاعَتِکَ [لماعیتک] وَ کَمَا عَصَمتنِی مَا لَم أکُن أعتَصِمُ مِنهُ إِلَّا بِعصِمَتِکَ فَاغفِر لِی مَا لَو شئِتَ عَصَمتَنِی مِنهُ یَا جَوَادُ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الجَلالِ و الإِکرَام.
در این دعا نیز امام (علیه السلام) تلاش دارند تا با بیان اقدامهایی که خداوند آنها را به عنوان وظیفهی خود بیان کرده است، از خداوند طلب انجام برخی امور را کنند.
6. غفلتزدایی از افراد و جامعه
یکی دیگر از قالبهای بیانی به کار گرفته شده در ادعیهی رضویه، استفاده از قالب بیانی «تنبه» است. این قالب بیانی معمولاً به دو شکل زیر بیان میشود: بیان جملهای سؤالی که هدفش آگاهی دادن به دیگران یا بیدار کردن آنها باشد و با طرح آن، خواننده به فکر فرو میرود یا بیان جملهای مهم که حاوی تذکری به مخاطبان باشد.در حقیقت کارکرد مهم این قالب بیانی، آگاهیبخشی به مخاطبان است، چرا که امکان دارد خوانندهی متن یا مخاطب کلام نسبت به مسئلهای غافل یا جاهل باشد که با طرح سؤال یا تذکر آگاه شده و نسبت به آن مطلب هوشیار میشود. این قالب بیانی معمولاً با عبارتی نظیر بدانید که، آگاه باشید که و ... شروع میشود (جانیپور، 1391: 114-109).
در ادعیهی رضویه، این قالب بیانی تنها به شکل طرح جملههای خبری برای تذکر و با هدف آگاهیبخشی و غفلتزدایی به کار رفته است. این مطلب نیز بخش دیگری از وظایف اختصاصی ائمه اطهار (علیهم السلام) در راستای تربیت انسان است که به عنوان چراغ راهنمای سعادت و پرچمهای هدایت در جهان هستی انجام رسالت میکنند و بدینگونه سبک زندگی اسلامی را نهادینه میسازند.
آنچه در این مقاله از آن به عنوان قالب بیانی «تنبه» تعبیر میشود، جملههایی است که توسط امام رضا (علیه السلام) برای تذکر به مردم و هوشیار کردن آنان جهت تقرّب به خداوند متعال و افزایش آگاهی مردم برای دینداری استعمال شده است. به عنوان نمونه آن حضرت (علیه السلام) در دعای شمارهی 8 میفرمایند:
إِلَهِیَ بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هَیئَةُ لَکَ فَجَهِلُوکَ وَ قَدَّرُوکَ وَ التَّقدیِرُ عَلَی غَیرِ مَا بِهِ شَبَّهُوکَ فَأنا بَرِیءٌ یَا إِلَهِی مِنَ الَّذینَ بِالتَّشبِیهِ طَلَبُوکَ لَیسَ کَمِثلِکَ شَیءٌ وَ لَن یُدرِکُوکَ ظَاهِرُ مَا بِهِم مِن نِعمَتِکَ دَلَّهُم عَلَیکَ لَو عَرَفُوکَ وَ فِی خَلقِکَ یِا إِلَهِی مَندُوحَةُ أن یَتَنَاوَلُوکَ بَل شَبَّهُوکَ بِخَلقِکَ فَمِن ثَمَّ لَم یَعرِفُوکَ وَ اتَّخَذُوا بَعضَ آیاتِکَ ربَّاً فَبِذَلِکَ وَصَفُوکَ فَتَعَالَیتَ یَا إِلَهِی وَ تَقَدَّسَت عَمَّا بِهِ المُشَبِّهُونَ نَعَتُوکَ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوتٍ وَ یَا سَابِقَ کُلِّ فَوتٍ یَا مُحیِیَ العِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ وَ مُنشَئِهَا بَعدَ المَوتِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجعَل لِی مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مَخرَجاً وَ جَمیِعِ المُؤمِنِینَ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیِرٌ.
کاملاً مشخص است که بخش اول این دعا در راستای آگاهسازی مردم به صفات واقعی خداوند متعال و بیان دقیق معارف الهی با هدف غفلتزدایی از جانب آن امام همام صادر شده و تنها در بخش پایانی برای رفع حوائج مؤمنان دعایی ذکر شده است. اینگونه موارد که در ادعیهی رضویه متعدد هستند بیانگر این مطلب است که آن حضرت تلاش دارند تا از هرگونه موقعیت و فرصتی برای تبلیغ معارف دینی و تربیت جامعهی اسلامی استفاده کرده و این خود مقدمهای در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی است.
7. بایدها و نبایدهای مسیر زندگی
بخش دیگری از مطالب مطرح شده در ادعیهی رضویه، بایدها و نبایدهای مسیر زندگی یا به عبارتی توصیهها و تحذیرهایی است که در قالب جملههای دعایی تلاش شده تا این موارد را به مردم جامعهی اسلامی تذکر دهند. در ادامه، نمودار توصیههای مطرح در ادعیهی رضویه درج شده است:مهمترین توصیهای که در این ادعیه بدان پرداخته شده، توصیه به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. آن حضرت در ابتدا بیان میکنند که توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، دستور الهی است به عنوان مثال ایشان در دعای شمارهی 18 میفرمایند: «اللَّهُمَّ یا رَبِّ أنتَ عَظَّمتَ حَقَّنَا أهلَ البَیتِ فَتَوسَّلُوا بِنَا کَما أمَرتَ و أَمَّلُوا فَضلَکَ وَ رَحمتَکَ وَ تَوقَّعُوا إحسانَکَ وَ نِعمَتَکَ فَاسِقِهِم سَقیاً نافِعاً عَاماً...» و سپس در ادعیهی دیگری بر توسل به اهل بیت (علیهم السلام) توصیه کرده و به عنوان مثال در دعای شمارهی 21 اینگونه دعا میکنند:
تَوَسَّلتُ بِهِم إِلَیکَ - مُتَقَرِّباً إِلَی رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ثُمَّ عَلَیٍّ أمِیرِ المُؤمِنِینَ وَ الزَّهراءِ سَیِّدةِ نِساءِ العَالَمیِنَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسینِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الحَسَنِ وَ مَن بَعدَهُم یُقیِمُ المَحَجَّةَ إِلَی الحُجَّةِ المَستُورَةِ مِن وُلدِهِ المَرجُوِّ لِلأمَّةِ مِن بَعدِهِ اللَّهُمَّ فَاجعَلَهُم فِی هَذا الیَومِ وَ مَا بَعدَهُ حِصنِی مِنَ المَکَارِهِ ... اللهُمَّ بَتَوَسُّلِی بِهِم إِلَیکَ وَ تَقَرُّبی بِمَحَبَّتِهِم وَ تَحَصُّنِی بِإِمَامَتِهِم افتَح عَلَیَّ فِی هَذا الیَومِ أبوَابَ رِزقِکَ وَ انشُر عَلَیَّ رَحمَتَکَ وَ حَبِّبنِی إِلَی خَلقِکَ وَ جَنِّبنِی بُغضَهُم وَ عَدَاوَتَهُم إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
همچنین میتوان در این رابطه به دعای شمارهی 23 اشاره کرد که بخش سوم آن کاملاً با این رویکرد از آن امام همام صادر شده است و در کتابهای ادعیه به صورت جداگانه تحت عنوان «دعای توسل» از آن یاد میشود.
در رابطه با موضوع توبه و توصیه بدان نیز در دعای شمارهی 21 با حالتی مناجاتگونه به حدیث نفس پرداخته و میفرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ اللَّهُمَّ إنَ ذُنوبِی وَ کَثرَتَها قَد أخلقَت وَجهِی عِندکَ وَ حَجَبَتنِی عَن اِستیِهَال رَحمَتِکَ وَ باعَدَتنِی عَنِ [استیجَارِ] [استنجَازِ] استیجَابِ مَغفرَتِکَ وَ لَو لا تَعَلُّقِی بآلائِکَ وَ تَمَسُّکیِ بالرَّجاءِ لِمَا وَعدتَ أمثالی مِنَ المُسرِفینَ و أشبَاهی مِنَ الخاطئِینَ بِقَولِکَ یا عبادِیَ الذَّینَ أسرفُوا عَلی أَنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إنَّ اللهَ یَغِفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ وَ حَذَّرتَ القَانِطینَ مِن رَحَمتِکَ فَقُلتَ وَ مَن یَقنَطُ مِن رَحمةِ رَبِّهِ الا الضَّالُونَ ثُمَّ نَدبتَنَا بِرَحمِتکَ إلی دُعائِکَ فَقُلتَ ادعُونیِ أستَجِب لَکُم إنَّ الَّذینَ یَستکبِرُونَ عَن عبِادَتِی سَیدخُلُونَ جَهنَّمَ داخِرِین.
البته لازم به ذکر است که منظور آن حضرت از اعتراف به گناه، آموزش و توصیه به توبه بوده و مسلم است که مقام شامخ ائمه اطهار (علیهم السلام) از هرگونه پلیدی و رجسی دور هستند. مشخص است که استفاده از این عبارتها، با هدف طرح الگوی مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.
نتیجهگیری
سخنان گهربار ائمه اطهار (علیهم السلام) پس از قرآن کریم، گرانقدرترین میراث دین مبین اسلام و دستورالعملی برای سعادت هر دو جهان است. این محتوای غنی و هویتبخش، قابلیت آن را دارد که در حوزههای مختلف علوم بشری مورد استفاد قرار گرفته و به عنوان مبنایی برای مطالعات بنیادین و کاربردی، به ویژه در راستای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی و الگوهای تربیتی در نظامهای آموزشی در نظر گرفته شود.نتایج حاصل از تحلیل محتوای ادعیهی رضویه نشان میدهد، بیش از آنکه این متون جنبهی دعایی داشته باشند، جنبهی آموزشی و تربیتی داشته و آن امام همام (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از ابزار تبلیغاتی دعا، مفاهیم مهمی را به مردم و جامعهی اسلامی آموزش دهند. به عنوان نمونه، تجلیل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) از جمله مواردی است که بیشترین کاربرد (%25/2) را در ادعیهی رضویه داشته و بیانگر آن است که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند در قالب دعا، جامعهی اسلامی را در زمانها و شرایط گوناگون متوجه اهل بیت (علیهم السلام) کرده و جایگاه والای ایشان را گوشزد کنند. این مطلب زمانی بهتر تبیین میشود که توجه داشته باشیم در این ادعیه به توسل به اهل بیت (علیهم السلام) نیز بسیار سفارش شده (%41/7) و به دفعات بر استجابت دعا در ضمن استجابت دعای ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز اشاره شده است. بدیهی است همهی این امور با رویکرد و هدفی تربیتی در ادعیهی آن امام همام (علیه السلام) جای گرفته است.
از جمله الگوها و شیوههای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن امام همام (علیه السلام) در این ادعیه عبارت است از:
تأکید بر غلبهی رویکرد آموزشی - فرهنگی در مناسک عبادی به منظور تربیت دینی افراد؛
الگوسازی از اهل بیت (علیهم السلام) به واسطهی تجلیل و معرفی صحیح ایشان؛
تبیین اصول عقاید و ماهیت حقیقی خداوند، انسان و جهان هستی به منزلهی یکی از فرایندهای تحقق تربیت دینی؛
معرفی فروعات دین و به ویژه تأکید بر اصل تولّی و تبرّی و لزوم رعایت تعادل در آنها؛
آموزش آداب عبادت و بندگی و مهمترین اولویتها در زندگی؛
غفلتزدایی و هوشیار کردن انسانها هنگام مواجهه با مشکلات و سختیها؛
تأکید بر بایدها و نبایدهای زندگی انسانی در قالب توصیهها و تحذیرهای کاربردی.
به نظر میرسد در یک نگاه تربیتی و آموزش محور، میتوان موارد فوق را به عنوان راهکارها و اصولی برای تحقق و تکامل تربیت دینی در دو بُعد فردی و اجتماعی و در نهایت نیل به الگوی سبک زندگی اسلامی در جامعه در نظر گرفت.
از این روی، در پایان مقاله پیشنهاد میشود پژوهشگران و متخصصان حوزهی تربیت و آموزش، با مراجعه به این متون غنی و ارزشمند، به مطالعهی هدفمند آنها برای استخراج الگوها و راهکارهای تربیتی پرداخته و این موارد را در نظام تعلیم و تربیت کنونی وارد سازند.
پینوشتها:
1. دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (علیه السلام) (نویسنده مسئول) janipoor@isu.ac.ir
2. استادیار پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات sroori@ricac.ac.ir
3. اشاره به حدیث «إِنَّما یَعرِفُ القُرآنَ مَن خُوطِبَ بِهِ» (کلینی، 1377ش، ج 8: 312).
4. اشاره به آیهی «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ» (مائده /3).
5. اشاره به آیهی «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ» (نساء / 136).
6. اشاره به آیهی «هُمْ لِلْكُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ» (آل عمران/ 167).
7.Inverse Questionnaire
منابع تحقیق : قرآن مجید.
اربلی، علی بن عیس، (1381ق) کشف الغمه فی معرفه الائمه. تعلیق هاشم رسولی، تبریز: مکتبه بنی هاشم.
استراوس، آنسلم، جولیت کوربین، (1384). اصول روش تحقیق کیفی: نظریهی مبنایی، رویهها و شیوهها. مترجم بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
باردن، لورنس، (1375). تحلیل محتوا. مترجم ملیحه آشتیانی و محمد یمنیدوزی، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
جانیپور، محمد، (1391). قدرت نرم و دفاع مقدس. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
حرعاملی، محمدبن حسن بن علی، (1387). تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. چاپ پنجم، قم: مؤسسه آل البیت.
خمینی، روح الله، (1378). صحیفه نور. تهران: مرکز نشر و حفظ آثار امام خمینی (رحمه الله).
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (1412ق). المفردات فی غریب القرآن. تصحیح صفوان عدنان داودی، بیروت: دارالعلم.
راوندی، قطبالدین، (1409ق). الخرائج و الجرائح. قم: موسسهی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
صدوق، محمّد بن علی بن بابویه، (1363). عیون أخبار الرضا. قم: جهان.
صدوق، محمدبن علی بن بابویه، (1413ق). من لا یحضره الفقیه. قم: جامعهی مدرسین.
طباطبایی، سیدمحمدحسین. (1374). المیزان فی تفسیر القرآن. مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزهی علمیه.
طبرسی، فضل بن حسن، (1390ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مجمع البیان لعلوم القرآن). چاپ چهارم، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
طبرسی، فضل بن حسن، (1358). اعلام الوری بأعلام الهدی. قم: آل البیت (علیهم السلام) لتحقیق التراث.
فیروزان، توفیق، (1360). روش تحلیل محتوا. تهران: آگاه.
کریپندورف، کلوس، (1378). مبانی روش شناسی تحلیل محتوا. مترجم هوشنگ نائینی، تهران: روش.
کلینی، محمد، (1377ق)، الکافی. به کوشش علی اکبر غفاری، تهران: اسلامی.
کیوی، ریمون و لوک وان کامپنهود، (1381). روش تحقیق در علوم اجتماعی. مترجم عبدالحسین نیکگهر، چاپ ششم، تهران: توتیا.
مفید، محمدبن محمدبن النعمان. (1413ق)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد. قم: آل البیت.
موحد ابطحی، سیدمحمدباقر، (1378). الحصیفة الجامعة لادعیة علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و ابنائَه الاربعة. قم: امام الهادی.
مهدوی کنی، سعید، (1387). «مفهوم سبک زندگی و گسترهی آن در علوم اجتماعی». تحقیقات فرهنگی، تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی، شمارهی 8: 50-34.
نوری، میرزاحسین، (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. بیروت: آل البیت.
هندی، ل.بی و دیگران، (1383). اوقات فراغت و سبکهای زندگی جوانان. مترجم فرامرز ککولی دزفولی و مرتضی ملانظر، تهران: سازمان ملی جوانان.
هولستی، اُل. آر، (1373). تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی. مترجم نادر سالارزاده امیری، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
یاوری، وحید، جانیپور، محمد، (1388). تصویرسازی از آینده از منظر شهدای انقلاب اسلامی. تهران: بنیاد انقلاب اسلامی با همکاری مرکز تحقیقات علوم انسانی اسلامی دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
Adler, a. (1956).The Individual Psychology of Alfred Adler. Newyork: Basic Books Inc. American Heriage Dic.
منبع مقاله :
فصلنامهی فرهنگ رضوی، سال دوم، شمارهی هفتم، پاییز 1393
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}